پارت هفتم
۲۰دقیقه نگذشت تموم کردمش غرق کار بودم که نمیدونم چند ساعت گذشت صدای گوشیم زنگ خورد (جونگ سو بود) یه ببخشید گفتم از سالن زدم بیرون
جونگ سو :. الو هانول کجایی
هانول:..سرکار
جونگ سو :..چی واقعا واسه خودت کار پیدا کردی
هانول :..اره اونم چه زود
جونگ سو :..دختره خر شانس من که چند روز طول میکشه یه کار واسه خودم پیدا کنم بعدش چند ماه طول میکشه بهش عادت کنم
هانول:..اینش دگه تنبلیه
جونگ سو:..خو الان کجایی
هانول:..خو میگم سرکارم
جونگ سو :.میدونم سرکاریی الان این چه کاری که شروع کردی کجا استخدام شدی
هانول:..مترجمین استخدام شدم اونم توی کمپانی سرگرمی و هنری
جونگ سو:..اوووی واقعا جای خوبی استخدام شدی
هانول:..اوهوم میدونم
جونگ سو :..هی منو هم اونجا جا بده
هانول:..کجا جات بدم
جونگ سو :..خو کنار میزت منم میخوام بیام باهات اونجا کار کنم
هانول :..تو دیوونه ای تو که زبان انگلیسی اصلا خوب نیست
جونگ سو :..الان من کی گفتم بیام ترجمه کنم یه کاری پیدا کن برام
هانول:..جونگ سو الان من برات چی کار کنم خودت میتونی واسه خودت یه کاری پیدا کن
جونگ سو :..نوناااااااااااااااا لطفا
هانول:..اوففففففف باش ببینم چی میشه
جونگ سو :..نبین چی میشه میدونم یه طوری حلش میکنی فایتینگ
(قطعش کرد هیییییییی الان من تو رو چی کار کنم کجا جات بدم توی این کمپانی اصلا چه کار بلدی هی جونگ سو گوشیمو گذاشتم توی جیبم اومدم سر میزم نشستم کم کم همه داشتن میرفتن
آخرین کارامو حل کردم برگه ها رو دادم
وسایلامو جمع کردم که خانوم لی اومد
خانوم لی :..خو هانول اولین روز کاریت چطور بود
هانول :..خوب بود
خانوم لی:..خوبه ولی خیلی خوب کارتو بلدی
هانول :..ممنون
خانوم لی:.از فردا ساعت ۸صبح اینجا باش تا ساعت ۴عصر میتونی بری
هانول::.باش ممنون
رسیدم خونه در رستوران باز بود
هانول:..سلام من اومدم
سونگ هو:..هی اومدی دخترم
هانول:..وای دایی چقدر زود اینجا رو تموم کردی
سونگ هو ؛..اره فعلا زود میخواستم کارمو شروع کنم
هانول:…خوبه
سونگ هو :..بیا بشین اینجا برات یه شام خوش مزه درست کردم
هانول:..وااای دایی ممنون منم گشنم بود
نشستم سر یکی میزها که سر و کله جونگ هو از اشپز خونه پیدا شد سریع اومد بغلم کرد
جونگ هو:..هانول منو نجات بده
(یه نگاهی بهش انداختم که سر تا پاش پر از آرد بود)
سونگ هو:..شلوغش نکن بچه فقط یه آرد بود
که اونم باید مندو (غذای کره ای )درست میکردیم
جونگ هو:..اخه بابا منو چه به آشپزی هانول چی کار کردی با رییست صحبت کردی
هانول:..هنوز نه
سونگ هو :..جریان چیه
هانول:..جونگ هو گیر داده اونجا واسم کاری پیدا کنه
سونگ هو:..هان راستی جونگ هو گفت مترجمین استخدام شدی
هانول:..اره دایی
سونگ هو:..واقعا دست مادرت درد نکنه وقتی ۸سالت بود تو رو توی زبان ثبت نام کرد الان هم بزرگ شدی به درد خورده
هانول::..اره به درد خورده
جونگ هو:..ااااا اینا رو ول کن نونااا لطفا
سونگ هو:..اخه پسر بری اونجا کجا تو رو استخدام کنن
جونگ هو :..بابا اونجا یه کمپانیه هنر و سرگرمیه کار زیاده اونجا
هانول:…باش بابا آروم باش فردا با رییس حرف بزنم
جونگ هو:..هان تو بهترین خواهر منی
(بغلم کرد اونم محکم)
هانول:..باش لوس نشو خفم کردی
سونگ هو:..ولش کن حالا بیا غذا بخوریم
جونگ سو :. الو هانول کجایی
هانول:..سرکار
جونگ سو :..چی واقعا واسه خودت کار پیدا کردی
هانول :..اره اونم چه زود
جونگ سو :..دختره خر شانس من که چند روز طول میکشه یه کار واسه خودم پیدا کنم بعدش چند ماه طول میکشه بهش عادت کنم
هانول:..اینش دگه تنبلیه
جونگ سو:..خو الان کجایی
هانول:..خو میگم سرکارم
جونگ سو :.میدونم سرکاریی الان این چه کاری که شروع کردی کجا استخدام شدی
هانول:..مترجمین استخدام شدم اونم توی کمپانی سرگرمی و هنری
جونگ سو:..اوووی واقعا جای خوبی استخدام شدی
هانول:..اوهوم میدونم
جونگ سو :..هی منو هم اونجا جا بده
هانول:..کجا جات بدم
جونگ سو :..خو کنار میزت منم میخوام بیام باهات اونجا کار کنم
هانول :..تو دیوونه ای تو که زبان انگلیسی اصلا خوب نیست
جونگ سو :..الان من کی گفتم بیام ترجمه کنم یه کاری پیدا کن برام
هانول:..جونگ سو الان من برات چی کار کنم خودت میتونی واسه خودت یه کاری پیدا کن
جونگ سو :..نوناااااااااااااااا لطفا
هانول:..اوففففففف باش ببینم چی میشه
جونگ سو :..نبین چی میشه میدونم یه طوری حلش میکنی فایتینگ
(قطعش کرد هیییییییی الان من تو رو چی کار کنم کجا جات بدم توی این کمپانی اصلا چه کار بلدی هی جونگ سو گوشیمو گذاشتم توی جیبم اومدم سر میزم نشستم کم کم همه داشتن میرفتن
آخرین کارامو حل کردم برگه ها رو دادم
وسایلامو جمع کردم که خانوم لی اومد
خانوم لی :..خو هانول اولین روز کاریت چطور بود
هانول :..خوب بود
خانوم لی:..خوبه ولی خیلی خوب کارتو بلدی
هانول :..ممنون
خانوم لی:.از فردا ساعت ۸صبح اینجا باش تا ساعت ۴عصر میتونی بری
هانول::.باش ممنون
رسیدم خونه در رستوران باز بود
هانول:..سلام من اومدم
سونگ هو:..هی اومدی دخترم
هانول:..وای دایی چقدر زود اینجا رو تموم کردی
سونگ هو ؛..اره فعلا زود میخواستم کارمو شروع کنم
هانول:…خوبه
سونگ هو :..بیا بشین اینجا برات یه شام خوش مزه درست کردم
هانول:..وااای دایی ممنون منم گشنم بود
نشستم سر یکی میزها که سر و کله جونگ هو از اشپز خونه پیدا شد سریع اومد بغلم کرد
جونگ هو:..هانول منو نجات بده
(یه نگاهی بهش انداختم که سر تا پاش پر از آرد بود)
سونگ هو:..شلوغش نکن بچه فقط یه آرد بود
که اونم باید مندو (غذای کره ای )درست میکردیم
جونگ هو:..اخه بابا منو چه به آشپزی هانول چی کار کردی با رییست صحبت کردی
هانول:..هنوز نه
سونگ هو :..جریان چیه
هانول:..جونگ هو گیر داده اونجا واسم کاری پیدا کنه
سونگ هو:..هان راستی جونگ هو گفت مترجمین استخدام شدی
هانول:..اره دایی
سونگ هو:..واقعا دست مادرت درد نکنه وقتی ۸سالت بود تو رو توی زبان ثبت نام کرد الان هم بزرگ شدی به درد خورده
هانول::..اره به درد خورده
جونگ هو:..ااااا اینا رو ول کن نونااا لطفا
سونگ هو:..اخه پسر بری اونجا کجا تو رو استخدام کنن
جونگ هو :..بابا اونجا یه کمپانیه هنر و سرگرمیه کار زیاده اونجا
هانول:…باش بابا آروم باش فردا با رییس حرف بزنم
جونگ هو:..هان تو بهترین خواهر منی
(بغلم کرد اونم محکم)
هانول:..باش لوس نشو خفم کردی
سونگ هو:..ولش کن حالا بیا غذا بخوریم
۶.۱k
۰۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.