وسوسه شیرین:پارت اول
وسوسه شیرین:پارت اول
با صدای آزار دهنده متحرکا چشمام باز شدن
انگار روی یه گاری بودم..
چشمم به کسی که درحال کشوندن گاریه افتاد..
اون دیگه کیه؟؟
قد بلد و هیکل چارشونه ای داشت
یه کت چرم تنش بود و همونطور که گاری رو میکشید آروم سوت میزد
یه چاقو کنارم دیدم و اونو برداشتم
اونو از پشت رویه گردنش قرار دادم و گفتم:اینجا کجاست و تو دیگه کدوم خری هستی؟
با چشماش بهم نگاه کرد و با بی خیالی لبخندی زد.
«مث اینکه بیدار شدی هوم» و آروم خندید
عصبی شدم و چاقو رو بیشتر نزدیکش کردم و با جدیت گفتم:بهتره زودتر بهم بگی کی هستی تا شاید از جونت بگذرم..
همون لحظه صدایی از پشت سرم اومد:سلاحتو آروم بزار زمین و دستتو ببر بالا. میتونم بهت شلیک کنم..
لعنتی.. اون دیگه کی بود... با دستپاچگی چاقو رو پرت کردم زمین. مردی که کت چرم تنش بود بازم خندید و با نگاه لج بازش بهم نگاه کرد و دوباره راه افتادنمیدونستم حالا باید چیکار کنم..اینجا کجاست..اونا کین..اصلا چطور من ازینجا سر دراوردم...
سوت زدن بی وقفه اون رفته بود رو عصابم
و همینطور شخصی که پشت سرمون بود چهار چشمی حواسش بهم بود و براندازم میکرد...
با صدای آزار دهنده متحرکا چشمام باز شدن
انگار روی یه گاری بودم..
چشمم به کسی که درحال کشوندن گاریه افتاد..
اون دیگه کیه؟؟
قد بلد و هیکل چارشونه ای داشت
یه کت چرم تنش بود و همونطور که گاری رو میکشید آروم سوت میزد
یه چاقو کنارم دیدم و اونو برداشتم
اونو از پشت رویه گردنش قرار دادم و گفتم:اینجا کجاست و تو دیگه کدوم خری هستی؟
با چشماش بهم نگاه کرد و با بی خیالی لبخندی زد.
«مث اینکه بیدار شدی هوم» و آروم خندید
عصبی شدم و چاقو رو بیشتر نزدیکش کردم و با جدیت گفتم:بهتره زودتر بهم بگی کی هستی تا شاید از جونت بگذرم..
همون لحظه صدایی از پشت سرم اومد:سلاحتو آروم بزار زمین و دستتو ببر بالا. میتونم بهت شلیک کنم..
لعنتی.. اون دیگه کی بود... با دستپاچگی چاقو رو پرت کردم زمین. مردی که کت چرم تنش بود بازم خندید و با نگاه لج بازش بهم نگاه کرد و دوباره راه افتادنمیدونستم حالا باید چیکار کنم..اینجا کجاست..اونا کین..اصلا چطور من ازینجا سر دراوردم...
سوت زدن بی وقفه اون رفته بود رو عصابم
و همینطور شخصی که پشت سرمون بود چهار چشمی حواسش بهم بود و براندازم میکرد...
۹۲
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.