ویو ات
ویو ات
اینکه کلا سر این لجش بگیره عجیب بود یجای کار میلنگید
ات = نکنه تو شیطانی ؟
جین = عامم من یکی از شیاطین هستم همین
ات = اها
جین = پاشو بریم شام
ات = مگه بلدی شام درس کنی ؟
جین = بله بیل ببین چی درست کردم با شیطان سخن میگه
ات = اومدم ببینم چه کردی
اینکه گفت خودش غذا درست کرده تعجب کردم شیطان و غذا ؟
با این حال رفتم پایین و شام رو خوردم راس میگفت خیلی خوشمزه بود عالی بد خدایی
ات = ممنون خیبی خوشمزه بود فقط اسمت چیه ؟
جین = من جینم و تو؟
ات = منم ات هستم
جین = خوش بختم برنامت واس فردا چیه؟
ات = میخوام برم یکم دور بزنم ببینم زمین چطوریه وقتی جون کسی رو میگرفتیم مکان های زیبایی میدیدم و الان اومدم خودم بگردم
جین = باش پس منم میام
رفتم آماده شدم اومدم پایین که جین گفت
جین = ببینم میخوای با این لباس باز بیای ؟
ات = اره
جین = برو عوض کن وگرنه من نمیام
ات = خب به کیفم خودم میرم
ویو جین
با اون لباس باز واقعا خوب نبود وقتی دیدم میخواد تنها بره بیخیال شدم منم باهاش رفتم ولی دیگه نمیزارم چنین کاری بکنه قطعا تمام لباس های بازش رو میسوزونم
رفیتم یکم دور زدیم اون دختر واقعا ذوق زده بود تااینکه من یع فرست خوب برای گول زدن یکی پیدا کردم و گفتم بیکار نشینم و برم رفتم برای گول زدن اون پسر و وقتی برگشتم اعصابم ریده شد...
اینکه کلا سر این لجش بگیره عجیب بود یجای کار میلنگید
ات = نکنه تو شیطانی ؟
جین = عامم من یکی از شیاطین هستم همین
ات = اها
جین = پاشو بریم شام
ات = مگه بلدی شام درس کنی ؟
جین = بله بیل ببین چی درست کردم با شیطان سخن میگه
ات = اومدم ببینم چه کردی
اینکه گفت خودش غذا درست کرده تعجب کردم شیطان و غذا ؟
با این حال رفتم پایین و شام رو خوردم راس میگفت خیلی خوشمزه بود عالی بد خدایی
ات = ممنون خیبی خوشمزه بود فقط اسمت چیه ؟
جین = من جینم و تو؟
ات = منم ات هستم
جین = خوش بختم برنامت واس فردا چیه؟
ات = میخوام برم یکم دور بزنم ببینم زمین چطوریه وقتی جون کسی رو میگرفتیم مکان های زیبایی میدیدم و الان اومدم خودم بگردم
جین = باش پس منم میام
رفتم آماده شدم اومدم پایین که جین گفت
جین = ببینم میخوای با این لباس باز بیای ؟
ات = اره
جین = برو عوض کن وگرنه من نمیام
ات = خب به کیفم خودم میرم
ویو جین
با اون لباس باز واقعا خوب نبود وقتی دیدم میخواد تنها بره بیخیال شدم منم باهاش رفتم ولی دیگه نمیزارم چنین کاری بکنه قطعا تمام لباس های بازش رو میسوزونم
رفیتم یکم دور زدیم اون دختر واقعا ذوق زده بود تااینکه من یع فرست خوب برای گول زدن یکی پیدا کردم و گفتم بیکار نشینم و برم رفتم برای گول زدن اون پسر و وقتی برگشتم اعصابم ریده شد...
۴۴۰
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.