فیک تقاص پارت ۸۸
میخواستم برم سمتش و کاری که به ذهنم زده بود رو انجام بدم
ولی یهو ا/ت بلند شد(عمرا بزارم به همین سادگی به خواسته های شومتون برسید😂)
کلافه دستمو گذاشتم رو صورتم و داشتم خودمو کنترل میکردم
این حرکتش دقیقا معنی اینو میداد که گوه نخور تا همینجا هم واست کافی بود
ولی بالاخره یه جا گیرت میندازم ا/ت خانوم (جووون مستر جئون خطرناک😂)
ا/ت به الکل و سیگار اشاره کرد و گفت بیخیالشون شو و رفت
خدایاااااااااا
دوست دارم عربدههههه بزنم
چرا فقط واسه چند ثانیه به زندگیم رنگ میدی بعدش دوباره گوهش میکنی ؟
چرا همه چیو واسم ضد حال میکنی ؟ ( همونطوری که من واسه شماها ضد حال میکنم خدا هم واسه اون ضد حال میکنه😂)
......... یه هفته بعد
نویسنده
بلاخره جونگ کوک ا/ت جیمین و ... به کانادا رسیدن
تو این مدت جونگ کوک به خاطر اینکه فهمیده بود ا/ت هم به اون حس داره خیلی خوشحال بود ولی ناگفته نمونه که ا/ت بازم یخش اب نشده و سرد برخورد میکنه
البته این موضوع دست خودش نیست و به همین سادگی نمیتونه ابراز احساسات کنه و حالا که این کارو کرده انگار میخواد ازش شونه خالی کنه
ته دلش جونگ کوک رو میخواد ولی غرورش نمیزاره
جونگ کوک هم برای راحتی ا/ت سعی میکنه کاری نکنه و خیلی هم تو این زمینه موفق بوده
حالا هر کی قراره بره خونه ی خودش و اونجا زندگی کنه
سارا و جیمین
تهیونگ و الینا
جیمین و ا/ت
یونگی و جین هو
این وسط فقط جونگ کوک و هوسوک بودن که قرار بود تنها زندگی کنن ولی تصمیم گرفتن که کنار همدیگه باشن
البته جونگ کوک خیلی دوست داشت ا/ت بیاد پیشش ولی فعلا ا/ت برادرش رو بیشتر تو اولویت قرار میده !
ولی موقعی که اومدن به کانادا به این فک کردن که چه چیزایی و تا چه حد قراره براشون اتفاق بیوفته !؟
چه کسایی میمونن و چه کسایی میرن
از اینجا به بد جنگ برای زندگیه نه ازادی !
هر کی قدرت بیشتر داشته باشه زنده میمونه و هر کی ضعیف تر باشه به راحتی میمیره
کسایی که زرنگ و باهوش باشن ماجراها رو دور میزنن و بر علیه طرف مقابل عمل میکنن و افراد کند هم دقیقا بر عکس افراد زرنگ عمل میکنن
این یه جنگ واقعیه که قراره اتفاق بیوفته و هیچ کس یه جز خودشون قرار نیس ازش خبر دار بشه
ما بین همه ی این اتفاقات جدایی اتفاق میوفته و راز های زیادی کشف میشه
ولی در مورد کی ؟
نامجون ؟ یا بقیه ؟
تو این داستان کسی مهره ی اصلی داستانه که توجه های کمتری رو به خودش جلب میکنه
شاید بگید اینجا همه جلب توجه میکنن
ولی یه نفر هست که همیشه اب زیر کاه بوده و هیچی چیزی رو به هیچ کس نگفته و مثل یه راز تو قلب خودش نگه داشته !
اون یه نفر کیه ؟
ولی یهو ا/ت بلند شد(عمرا بزارم به همین سادگی به خواسته های شومتون برسید😂)
کلافه دستمو گذاشتم رو صورتم و داشتم خودمو کنترل میکردم
این حرکتش دقیقا معنی اینو میداد که گوه نخور تا همینجا هم واست کافی بود
ولی بالاخره یه جا گیرت میندازم ا/ت خانوم (جووون مستر جئون خطرناک😂)
ا/ت به الکل و سیگار اشاره کرد و گفت بیخیالشون شو و رفت
خدایاااااااااا
دوست دارم عربدههههه بزنم
چرا فقط واسه چند ثانیه به زندگیم رنگ میدی بعدش دوباره گوهش میکنی ؟
چرا همه چیو واسم ضد حال میکنی ؟ ( همونطوری که من واسه شماها ضد حال میکنم خدا هم واسه اون ضد حال میکنه😂)
......... یه هفته بعد
نویسنده
بلاخره جونگ کوک ا/ت جیمین و ... به کانادا رسیدن
تو این مدت جونگ کوک به خاطر اینکه فهمیده بود ا/ت هم به اون حس داره خیلی خوشحال بود ولی ناگفته نمونه که ا/ت بازم یخش اب نشده و سرد برخورد میکنه
البته این موضوع دست خودش نیست و به همین سادگی نمیتونه ابراز احساسات کنه و حالا که این کارو کرده انگار میخواد ازش شونه خالی کنه
ته دلش جونگ کوک رو میخواد ولی غرورش نمیزاره
جونگ کوک هم برای راحتی ا/ت سعی میکنه کاری نکنه و خیلی هم تو این زمینه موفق بوده
حالا هر کی قراره بره خونه ی خودش و اونجا زندگی کنه
سارا و جیمین
تهیونگ و الینا
جیمین و ا/ت
یونگی و جین هو
این وسط فقط جونگ کوک و هوسوک بودن که قرار بود تنها زندگی کنن ولی تصمیم گرفتن که کنار همدیگه باشن
البته جونگ کوک خیلی دوست داشت ا/ت بیاد پیشش ولی فعلا ا/ت برادرش رو بیشتر تو اولویت قرار میده !
ولی موقعی که اومدن به کانادا به این فک کردن که چه چیزایی و تا چه حد قراره براشون اتفاق بیوفته !؟
چه کسایی میمونن و چه کسایی میرن
از اینجا به بد جنگ برای زندگیه نه ازادی !
هر کی قدرت بیشتر داشته باشه زنده میمونه و هر کی ضعیف تر باشه به راحتی میمیره
کسایی که زرنگ و باهوش باشن ماجراها رو دور میزنن و بر علیه طرف مقابل عمل میکنن و افراد کند هم دقیقا بر عکس افراد زرنگ عمل میکنن
این یه جنگ واقعیه که قراره اتفاق بیوفته و هیچ کس یه جز خودشون قرار نیس ازش خبر دار بشه
ما بین همه ی این اتفاقات جدایی اتفاق میوفته و راز های زیادی کشف میشه
ولی در مورد کی ؟
نامجون ؟ یا بقیه ؟
تو این داستان کسی مهره ی اصلی داستانه که توجه های کمتری رو به خودش جلب میکنه
شاید بگید اینجا همه جلب توجه میکنن
ولی یه نفر هست که همیشه اب زیر کاه بوده و هیچی چیزی رو به هیچ کس نگفته و مثل یه راز تو قلب خودش نگه داشته !
اون یه نفر کیه ؟
۴۰.۶k
۲۷ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.