انتخاب خواستنی پارت 20
یه لبخند مسخره زدم و گفتم: چون تهیونگ از این کارا بلد نیست ، هه هه هه.
تهیونگ که سمت راست من نشسته بود ارنج دست راستشو روی میز گذاشت و مچتشو زیر چونش و به حالت حق به جانبی گفت:
- اِهم، اِهم، اتفاقا من خیلی خوبم بلدم.
+ اوم، واقعا؟ ، من که تا الا چیزی ندیدم.
- چون وقت نداشتم وگرنه تا الا صد دفعه هنرمو دیده بودی،
+اوهوم، تو راست میگی.
- باور کن.
+ اصلا هرچی تو بگی.
- خیلی خوب باشه، یه بار بهت نشون میدم
البته امیدوارم انگشتاتو باهاش نخوری.
+ اووو، ببینیم و تعریف کنید.
بعدش شروع کردم به خوردن استیک روبروم که به طرز باور نکردنی خیلی خوشگل نیم پز شده بود
تهیونگ به حالت کیوتی با ترکیبی از خنده و اخم با اعتراض گفت:
- ای خدا من از دست تو چیکار کنم،
من دوست پسرتم ها مثلا باید حرف منو گوش کنی.
+ منکه چیزی نگفتم، تازه خوبه گفتم هرچی تو بگی
- والا اینجور که تو گفتی از صد تا فحش بدتر بود
+ ببین عزی ــــــــ
حرفم با شنیدن صدای ریز خنده ای قطع شد
چنان با ضرب سرمو برگدوندم که فکر کنم همه صدای رگ به رگ شدن گردنمو شنیدن
جیمین
دیگه چه کسی میتونه با خنده های کیوتش منو عصبانی و مسخره کنه
+ یـــــــــا ، به چه میخندی.
یهو انگار که یه بمب ترکیده باشه صدای هنده جیمین و هوسوک کل خونه رو پر کرد
با اعصبانیت به جیمین که بعد از تهیونگ و جونگ کوک سمت راستم و جی هوپ که روبروم بود نگاه کردم و از بس هی سرمو چپ و راست کردم گردنم حسابی درد میکرد
چرا اینجوری شد؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه ها حمایت نمیکنید
لطفا تعداد کامنت ها و لایک هارو ببرید بالا
به بقیه هم فیک رو پیشنهاد کنید
اینجوری سریع تر میزارم
اندفعه شرط هارو به دست شما میسپارم ببینم خودتون چیکار میکنین راضی شدم پارت بعد رو میزارم 😕
تهیونگ که سمت راست من نشسته بود ارنج دست راستشو روی میز گذاشت و مچتشو زیر چونش و به حالت حق به جانبی گفت:
- اِهم، اِهم، اتفاقا من خیلی خوبم بلدم.
+ اوم، واقعا؟ ، من که تا الا چیزی ندیدم.
- چون وقت نداشتم وگرنه تا الا صد دفعه هنرمو دیده بودی،
+اوهوم، تو راست میگی.
- باور کن.
+ اصلا هرچی تو بگی.
- خیلی خوب باشه، یه بار بهت نشون میدم
البته امیدوارم انگشتاتو باهاش نخوری.
+ اووو، ببینیم و تعریف کنید.
بعدش شروع کردم به خوردن استیک روبروم که به طرز باور نکردنی خیلی خوشگل نیم پز شده بود
تهیونگ به حالت کیوتی با ترکیبی از خنده و اخم با اعتراض گفت:
- ای خدا من از دست تو چیکار کنم،
من دوست پسرتم ها مثلا باید حرف منو گوش کنی.
+ منکه چیزی نگفتم، تازه خوبه گفتم هرچی تو بگی
- والا اینجور که تو گفتی از صد تا فحش بدتر بود
+ ببین عزی ــــــــ
حرفم با شنیدن صدای ریز خنده ای قطع شد
چنان با ضرب سرمو برگدوندم که فکر کنم همه صدای رگ به رگ شدن گردنمو شنیدن
جیمین
دیگه چه کسی میتونه با خنده های کیوتش منو عصبانی و مسخره کنه
+ یـــــــــا ، به چه میخندی.
یهو انگار که یه بمب ترکیده باشه صدای هنده جیمین و هوسوک کل خونه رو پر کرد
با اعصبانیت به جیمین که بعد از تهیونگ و جونگ کوک سمت راستم و جی هوپ که روبروم بود نگاه کردم و از بس هی سرمو چپ و راست کردم گردنم حسابی درد میکرد
چرا اینجوری شد؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه ها حمایت نمیکنید
لطفا تعداد کامنت ها و لایک هارو ببرید بالا
به بقیه هم فیک رو پیشنهاد کنید
اینجوری سریع تر میزارم
اندفعه شرط هارو به دست شما میسپارم ببینم خودتون چیکار میکنین راضی شدم پارت بعد رو میزارم 😕
۷.۱k
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.