(وقتی نصف شب میاد پیشت ) پارت ۲
#وانشات
#جونگین
#ای_ان
جونگین سرشو آورد دم گوشت و زمزمه وار برات آهنگی که دوستش داشتی رو میخوند ، این کارش بیشتر تورو میبرد توی خلسه و خوابت رو عمیق تر میکرد .
بعد از چند دقیقه شروع کرد به زدن حرف های عاشقانه که حتی توی خوابم دل توی دل آدم آب میشد
خیلی آروم زمزمه میکرد :
_چاگیا....چاگی....ییا....
_چرا ددیتو اینطوری تنها گذاشتی هوم ؟
_فک کردم داری بهم بی توجهی میکنی
دستاشو نوازش بار روی شکمت میکشید و خودشو بیشتر بهت نزدیک میکرد و دوباره با همون لحن آروم و زمزمه مانندی در گوشت لب زد :
_دلم میخواست بیام و بدجور لبات رو شکار کنم
_ اما وقتی اومدم اینطوری مثل فرشته ها خوابیده بودی
_پس بعداً باید برای دوست پسرت جبران کنی
بعد بوسه ای کوچیک روی گوشت زد و همینطور که توی بغل هم بودین خوابتون برد.
#جونگین
#ای_ان
جونگین سرشو آورد دم گوشت و زمزمه وار برات آهنگی که دوستش داشتی رو میخوند ، این کارش بیشتر تورو میبرد توی خلسه و خوابت رو عمیق تر میکرد .
بعد از چند دقیقه شروع کرد به زدن حرف های عاشقانه که حتی توی خوابم دل توی دل آدم آب میشد
خیلی آروم زمزمه میکرد :
_چاگیا....چاگی....ییا....
_چرا ددیتو اینطوری تنها گذاشتی هوم ؟
_فک کردم داری بهم بی توجهی میکنی
دستاشو نوازش بار روی شکمت میکشید و خودشو بیشتر بهت نزدیک میکرد و دوباره با همون لحن آروم و زمزمه مانندی در گوشت لب زد :
_دلم میخواست بیام و بدجور لبات رو شکار کنم
_ اما وقتی اومدم اینطوری مثل فرشته ها خوابیده بودی
_پس بعداً باید برای دوست پسرت جبران کنی
بعد بوسه ای کوچیک روی گوشت زد و همینطور که توی بغل هم بودین خوابتون برد.
۲۵.۶k
۰۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.