وانشات بابا لنگ دراز پارت آخر🙂
از زبان ات
فهمیدم نامجون هست
کلی زدشون با اینکه اونا بیشتر بودن
خیلی مست بودم🍾🍷
نامجون اومد دستمو کشید گاز داد منو برد خونه
تو راه پله بودیم
ات: بتوچه من هرکاری دلم می خواد انجام میدم
هرکاری عشقم کشید انقدر مست بودم نمی فهمیدم
من دوست دارم اصلا رابطه داشته باشم
نامجون: هرکاری عشقت کشید؟
دستمو گرفت برد تو اتاق بقیش تو کامنت
فهمیدم نامجون هست
کلی زدشون با اینکه اونا بیشتر بودن
خیلی مست بودم🍾🍷
نامجون اومد دستمو کشید گاز داد منو برد خونه
تو راه پله بودیم
ات: بتوچه من هرکاری دلم می خواد انجام میدم
هرکاری عشقم کشید انقدر مست بودم نمی فهمیدم
من دوست دارم اصلا رابطه داشته باشم
نامجون: هرکاری عشقت کشید؟
دستمو گرفت برد تو اتاق بقیش تو کامنت
۶۳.۲k
۱۱ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.