شبی که دیگه تکرار نمیشه پارت دو
و شروع کردی به خوندنه آهنگه Dandelions
تو خیلی قشنگ اونو میخوندی
انقدری که چشم هاتو بستی و رفتی تو حس...
دازای که دید تو توی حسی بهت کاری نداشت و سرش رو آروم گذاشت روی شونت....
اونم چشم هاشو بست و وقتی آهنگت با صدای جیر جیرک ها قاطی شد..
یه حالته قشنگی به اون صحنه داد...
وقتی آهنگ تموم شد...
و دیدی دازای سرش روی شونته یکم هول شدی
اما نمیخواستی اونو بیدار کنی...
هوا خیلی سرد بود و میترسیدی سرما بخوره!!
ولی انقدر قشنگ خوابش برده بود که تو دلت نیومد کاری کنی...
شال گردنش رو آروم کشیدی دوره گردنش تا سرما نخوره
لباس زیادی هم تنش نداشت...
قطعا تا صبح سرما میخوردید..
سویشرت خودت رو در آوردی و مثل پتو انداختی روی دوتا تون♡⁰⁰۰⁰⁰♡
با صدای جیر جیرک ها خوابت برد و بوسه ای رو روی صورتت حس کردی...
♡تو و دازای هیچ وقت اون شب رو فراموش نمیکنید♡
تو خیلی قشنگ اونو میخوندی
انقدری که چشم هاتو بستی و رفتی تو حس...
دازای که دید تو توی حسی بهت کاری نداشت و سرش رو آروم گذاشت روی شونت....
اونم چشم هاشو بست و وقتی آهنگت با صدای جیر جیرک ها قاطی شد..
یه حالته قشنگی به اون صحنه داد...
وقتی آهنگ تموم شد...
و دیدی دازای سرش روی شونته یکم هول شدی
اما نمیخواستی اونو بیدار کنی...
هوا خیلی سرد بود و میترسیدی سرما بخوره!!
ولی انقدر قشنگ خوابش برده بود که تو دلت نیومد کاری کنی...
شال گردنش رو آروم کشیدی دوره گردنش تا سرما نخوره
لباس زیادی هم تنش نداشت...
قطعا تا صبح سرما میخوردید..
سویشرت خودت رو در آوردی و مثل پتو انداختی روی دوتا تون♡⁰⁰۰⁰⁰♡
با صدای جیر جیرک ها خوابت برد و بوسه ای رو روی صورتت حس کردی...
♡تو و دازای هیچ وقت اون شب رو فراموش نمیکنید♡
۴.۰k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.