"قطاری به سمت ناکجا آباد"p6
_به نطرم کار کسی با پوشش خدمتکار 4 ستاره بوده
_از طریق دوربینا نمیشه برسی کرد؟
_به خاطر حریم شخصی و این حرفا توی اتاقا دوربین نیست ولی می تونیم داخل راهرو برسی کنیم
_میرم فایلشو بیارم
آیسل داشت به حرفای رابرت و دستیارش گوش میداد درستارش که رفت وارد راهرو شد و مقابل رابرت وایساد
_اوه خانم جکسون چه سعادتی خوشحالم می بینمتون
لازم به اغرار نیست اقای جکسون من از دیدن شما حالم بهم می خوره و متاسفانه این دومین باریه که دارم به خاطر شما ضرر می کنم
_زیادی تلخید این توی برقراری روابط دوستانه بهتون آسیب میزنه واقعا نگرانتونم
_من لازم به نگرانی کسی ندارم
_تمومش کن
_تو اول شروع کردی
_چرا باهام داری دعوا می کنی
_چون حالم ازت بهم می خوره
_چند بار برات توضیح دادم؟
_چندبار بهت گفتم نمی بخشمت؟
_من هنوزم حرفتو قبول ندارم
_یه لغزش وقتی تبدیل به اشتباه میشه که انکارش کنی!تو اشتباه کردی رابرت من نمی تونم از روی اشتباها چشم پوشی کنم
_خیلی خب متاسفم
_همین؟من و تو یه زوج معمولی نبودیم یادته بخاطر چه چیزایی از هم تشکر می کردیم؟تو اولین و تنها ترین کسی بودی احساس می کردم دارمت برای خودمی وقتی پیشت بودم هیچ دردی نداشتم!
_می دونم آسیب دیدی ببخشید نخواستم آسیب ببینی
_نه آسیب ندیدم قوی شدم اتفاقا دیگه لازم ندارم رو شونه کسی گریه کنم(با بغض)
_هیچوقت خودمو نبخشیدم این تنها راهی بود که می تونستم نجاتت بدم
_حالم ازت بهم می خوره چطوری تونستی من عاشقت بودم لعنتی(با گریه)
ویو رابرت:
وقتی دیدم اینطوری با حسرت داره گریه می کنه از خودم بدم اومد حداقل باید براش توضیح میدادم دروغگوی خوبی نیس الکی میگفت لازم نداره رو شونه کسی گریه کنه بزور سر پاست سرشو انداخته بود پایین و گریه می کرد دیگه نتونستم تحمل کنم...
_از طریق دوربینا نمیشه برسی کرد؟
_به خاطر حریم شخصی و این حرفا توی اتاقا دوربین نیست ولی می تونیم داخل راهرو برسی کنیم
_میرم فایلشو بیارم
آیسل داشت به حرفای رابرت و دستیارش گوش میداد درستارش که رفت وارد راهرو شد و مقابل رابرت وایساد
_اوه خانم جکسون چه سعادتی خوشحالم می بینمتون
لازم به اغرار نیست اقای جکسون من از دیدن شما حالم بهم می خوره و متاسفانه این دومین باریه که دارم به خاطر شما ضرر می کنم
_زیادی تلخید این توی برقراری روابط دوستانه بهتون آسیب میزنه واقعا نگرانتونم
_من لازم به نگرانی کسی ندارم
_تمومش کن
_تو اول شروع کردی
_چرا باهام داری دعوا می کنی
_چون حالم ازت بهم می خوره
_چند بار برات توضیح دادم؟
_چندبار بهت گفتم نمی بخشمت؟
_من هنوزم حرفتو قبول ندارم
_یه لغزش وقتی تبدیل به اشتباه میشه که انکارش کنی!تو اشتباه کردی رابرت من نمی تونم از روی اشتباها چشم پوشی کنم
_خیلی خب متاسفم
_همین؟من و تو یه زوج معمولی نبودیم یادته بخاطر چه چیزایی از هم تشکر می کردیم؟تو اولین و تنها ترین کسی بودی احساس می کردم دارمت برای خودمی وقتی پیشت بودم هیچ دردی نداشتم!
_می دونم آسیب دیدی ببخشید نخواستم آسیب ببینی
_نه آسیب ندیدم قوی شدم اتفاقا دیگه لازم ندارم رو شونه کسی گریه کنم(با بغض)
_هیچوقت خودمو نبخشیدم این تنها راهی بود که می تونستم نجاتت بدم
_حالم ازت بهم می خوره چطوری تونستی من عاشقت بودم لعنتی(با گریه)
ویو رابرت:
وقتی دیدم اینطوری با حسرت داره گریه می کنه از خودم بدم اومد حداقل باید براش توضیح میدادم دروغگوی خوبی نیس الکی میگفت لازم نداره رو شونه کسی گریه کنه بزور سر پاست سرشو انداخته بود پایین و گریه می کرد دیگه نتونستم تحمل کنم...
۲.۴k
۰۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.