♢رنگ خون♢

♢رنگ خون♢
^P①⑨^
_____________________

منو برد پشت یه دیوار که هیچ کس نبود
+هیی
٪هیششش...
+صداشو شناختم لیسا بود همون هرزه ای که منو به این حالو روز انداخت
+چته دوباره میخوای چه بلایی سرم بیاری هااا (داد)
٪ ساکت باش اومدم یه چیزی بهت بگمو برم
+چه چیزی هااا...جز اینکه باعث شدی تهیونگ ولم کنه اونم با یه بچه
٪چ..چی تو بارداری؟!
+م..منظورم این نبود ... من فقط
٪ ... یعنی تو از تهیونگ بارداری؟! باورم نمیشه چطور تونسته
+...امم
٪من...منم ازش باردارم
+چ..چی واقعا؟!
٪من نباید الان باردار شم باید اول اونو به سرزمینم ببرمو اونجا ازدواج کنیم
+خب الان میخوای چیکار کنی هااا؟
٪من باید بچمو سقط کنم و قبل از اینکه تهیونگ بفهمه برگردم به سرزمین خودم
+و بعدش...
٪بعدش تو دوباره میای پیش تهیونگ و همه چی تموم میشه
+کی؟
٪تا هفته دیگه