پارت ۳ خانواده پشم....چیزه سانزو اینا
سنجو:من....من خونمAهست
دکتر:پس گمش.....چیزه پس بیا*عجب دکتر با ادبی🗿🚬
سنجو رفت تو اتاق همین که خواستن سوزن رو بزنن به دیا چااان
دیا:عرررررررررررررر بی نانووووووس نززززززننننن
و دیا جاااان تخته گاز اومد بیرون دید تاکه داره سیگار میکشه سیگاه تاکه رو کرد تو حلقش
دیا:🖕بخورش🚬🗿
همه:وات ده فاخخخ
سانزو:مگه تو الان نباید میمردی
من:دیوث انقدر دوست داری خواهرت بمیره
تاکه:عهههه عههه عه عههههه*سورفه*
سنجو:ددددییییاااننننییییراااااا
و زرت پاش گیر کرد به پای مایکی و تا آخر سالن رو سر خورد*بدبخ*
من:■_■🚬
مایکی:بخدا ندیدن داری میای ببخشید*وی از سنجو عین صگ میترسد*
سنجو:عههههههههههههههههههههههههههههه ماااااااااایییییییککککککککییییییییی🔪🔪💢💢
من:*برداشتن آمپول آرام بخش و زدن به هلو سنجو
سنجو زااااارت مورد
منم سنجو رو کول کردم
دکترا اومدن بیرون پشمی براشون نمونده بود چطوری من سرپام🗿
تاکه:عزیزان گل پشماتون رو جمع کنید دیانیرا سگ جونه
من:هممممم😤👍👍*بچم مغرور شده*_*
دراکن:نه ناموسا خانواده هاراچیوا ع کاواراگی ع چیه جنین شما
سانزو تاکه سنجو دیا:خودت جنی مرتیکه هیز
اما:به دراکن گفتی هیییییز🪦💢🔪
دراکن:*بوسیدن لبای اما*
اما:*غشیده شدن*🗿🗿
من:تاکهههه بیا این درازه براهمنی رو بگیییر......سانزو تو گوه خوردی رفتی تو کانتو مانجی بخدا اگه جرت ندادم از هشت ناحیهههههه
باجی کازو چیفویو:بدبخ از دست رفت
مدیر بیمارستان:بابا لشتون رو جمع کنید برید ما اینجا بیمار داریم
همه:هاااای
*بیرون*
من:خب همه اعضای کانتو و براهمن برن با دوستان برم عشق و حال
*بعد از رفتن اعضا*
من:چیفویو باجی کازوتورا شما گفتین من بدبخ هستم💢🔪
چیفویو:آره دی......
باجی:ریدیییی
من:💢🔪هااااااااااا یاااااااا سااااانزووووو هشتتتتتمممم
ران:!_!اینا کلا کص خلن
ریندو:آره
پارت بعد ۵ لایک
دکتر:پس گمش.....چیزه پس بیا*عجب دکتر با ادبی🗿🚬
سنجو رفت تو اتاق همین که خواستن سوزن رو بزنن به دیا چااان
دیا:عرررررررررررررر بی نانووووووس نززززززننننن
و دیا جاااان تخته گاز اومد بیرون دید تاکه داره سیگار میکشه سیگاه تاکه رو کرد تو حلقش
دیا:🖕بخورش🚬🗿
همه:وات ده فاخخخ
سانزو:مگه تو الان نباید میمردی
من:دیوث انقدر دوست داری خواهرت بمیره
تاکه:عهههه عههه عه عههههه*سورفه*
سنجو:ددددییییاااننننییییراااااا
و زرت پاش گیر کرد به پای مایکی و تا آخر سالن رو سر خورد*بدبخ*
من:■_■🚬
مایکی:بخدا ندیدن داری میای ببخشید*وی از سنجو عین صگ میترسد*
سنجو:عههههههههههههههههههههههههههههه ماااااااااایییییییککککککککییییییییی🔪🔪💢💢
من:*برداشتن آمپول آرام بخش و زدن به هلو سنجو
سنجو زااااارت مورد
منم سنجو رو کول کردم
دکترا اومدن بیرون پشمی براشون نمونده بود چطوری من سرپام🗿
تاکه:عزیزان گل پشماتون رو جمع کنید دیانیرا سگ جونه
من:هممممم😤👍👍*بچم مغرور شده*_*
دراکن:نه ناموسا خانواده هاراچیوا ع کاواراگی ع چیه جنین شما
سانزو تاکه سنجو دیا:خودت جنی مرتیکه هیز
اما:به دراکن گفتی هیییییز🪦💢🔪
دراکن:*بوسیدن لبای اما*
اما:*غشیده شدن*🗿🗿
من:تاکهههه بیا این درازه براهمنی رو بگیییر......سانزو تو گوه خوردی رفتی تو کانتو مانجی بخدا اگه جرت ندادم از هشت ناحیهههههه
باجی کازو چیفویو:بدبخ از دست رفت
مدیر بیمارستان:بابا لشتون رو جمع کنید برید ما اینجا بیمار داریم
همه:هاااای
*بیرون*
من:خب همه اعضای کانتو و براهمن برن با دوستان برم عشق و حال
*بعد از رفتن اعضا*
من:چیفویو باجی کازوتورا شما گفتین من بدبخ هستم💢🔪
چیفویو:آره دی......
باجی:ریدیییی
من:💢🔪هااااااااااا یاااااااا سااااانزووووو هشتتتتتمممم
ران:!_!اینا کلا کص خلن
ریندو:آره
پارت بعد ۵ لایک
۳.۶k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.