Why?p¹⁸
چند ساعت بعد دیدم کوک بایه برگه امد بهش،محل ندادم امد جلوم نشست
کوک:بیا امضاش کن
جولیا:....
کوک:گفتم امضاش کن (عربده)
نگاش،کردم دیدم برگه ی طلاقه
جولیا:کوک مطمئنی
کوک:تو زندگیم انقدر مطمئن نبود
جولیا:باش (باگریه)
امضاش کردم دیدم چندنفر آمدن داخل خونه
دیدم دارن وسایل منو میبرن
جولیا:هوییییی چی کار میکنی
کوک:از الان میری خونه ی بابات فهمیدی
جولیا:..(اشکککک)
دیدم اون دختر خاله ی هرزش امد
جینا:ددییی
کوک:جانم
جینا:این هرزه کِی میخواد بره خونه ننش
کوک:الان دارن وسایلش رو میبرن
*فلش بک به داخل بار*
*ویو جینا*
جینا:ارههه خیلی خوب بود
جسیکا:جینا اونا کوک و جولیا نیستن
جینا:چرا خودشونن
جسیکا:نظرت چیه یکم شیطونی کنیم
جینا:نظرم مثبته گرل
جینا:هانگوا اوپاااا
هانگوا:جانم
جینا:میشه هروقت اون دوست دختر رئیست رفت دست شویی بری سراغش
جسیکا:تو از کجا میدونی اون میره دست شویی
جینا:بلاخره که میره آرایشش رو تمدید کنه
جسیکا:اگه نرفت چی
جینا:وای چقدر حرف میزنی
جینا:خب هانگوا جون پول خیلی خوبی بهت میدم
هانگوا:پول نمیخوام
جینا:خب یه شب باهات میخوابم
هانگوا:قبوله
کوک:بیا امضاش کن
جولیا:....
کوک:گفتم امضاش کن (عربده)
نگاش،کردم دیدم برگه ی طلاقه
جولیا:کوک مطمئنی
کوک:تو زندگیم انقدر مطمئن نبود
جولیا:باش (باگریه)
امضاش کردم دیدم چندنفر آمدن داخل خونه
دیدم دارن وسایل منو میبرن
جولیا:هوییییی چی کار میکنی
کوک:از الان میری خونه ی بابات فهمیدی
جولیا:..(اشکککک)
دیدم اون دختر خاله ی هرزش امد
جینا:ددییی
کوک:جانم
جینا:این هرزه کِی میخواد بره خونه ننش
کوک:الان دارن وسایلش رو میبرن
*فلش بک به داخل بار*
*ویو جینا*
جینا:ارههه خیلی خوب بود
جسیکا:جینا اونا کوک و جولیا نیستن
جینا:چرا خودشونن
جسیکا:نظرت چیه یکم شیطونی کنیم
جینا:نظرم مثبته گرل
جینا:هانگوا اوپاااا
هانگوا:جانم
جینا:میشه هروقت اون دوست دختر رئیست رفت دست شویی بری سراغش
جسیکا:تو از کجا میدونی اون میره دست شویی
جینا:بلاخره که میره آرایشش رو تمدید کنه
جسیکا:اگه نرفت چی
جینا:وای چقدر حرف میزنی
جینا:خب هانگوا جون پول خیلی خوبی بهت میدم
هانگوا:پول نمیخوام
جینا:خب یه شب باهات میخوابم
هانگوا:قبوله
۷.۸k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.