میتونم عاشقت بشم پارت ۶
پیاده شدم و به سمت داخل خونه حرکت کردم و وقتی روبروم شخصی رو دیدم احساس کردم چشام درست نمیبینه
+تو اینجا چیکار میکنی
رو کرد به اون پسره و گفت که بره
&حالت خوبه؟
خواست دستشو بزاره رو بازوم که کشیدم اونور
+بهم دست نزن
& ا.ت
+گفتم بهم دست نزنننن(داد)
&چت شده؟
+تو چت شده هوووم؟تو یه خلافکاری من چجوری باهات باشم هاااا؟من....من نمیتونم تو یه ابلهی فهمیدی؟تو یه آدم کثافت و آدم کشی...برو گمشو عوضییییی
اینو گفتم و از خونه زدم بیرون اصلا این چجور آدمیه که اصلا نیومد دنبالم حتی پشت سرشم نگاه نکرد...رسیدم به خونه آلیس و درو زدم وقتی درو باز کرد بغضم ترکید و گریه کردم
×یاااا اونی چیشده؟چرا گریه میکنی بیا تو
رفتم داخل روی مبل نشستم برام آب آورد و کنارم نشست
×اول اشکاتو پاک کن و قشنگ بهم توضیح بده که چیشده
اشکامو پاک کردم و آب خوردم...بعد اینکه توضیح دادم اصلا تعجب آلیس رو توی صورتش نمیدیم
+چیزی شده؟
×اونی...باید از اول بهت میگفتم که جونگ کوک یه خلافکاره حتی دوستش تهیونگم خلافکاره
+آلیس...آلیس چرا بهم نگفتییییی
×خوب من چه میدونستم تو باهاش قرار میزاری اگه میدونستم قبل از اینا بهت میگفتم
بغلم کردو و بازم گریه کردم
×هشششش گریه نکن
+نمیتونم من چند ماه که باهاش زندگی میکردم الان میفهمم که چقدر خنگ بودم نفهمیدم اون هرروز میره بیرون و مشکوکه
×هعی دیگه گذشته گذشتست هی دختر تو دیگه میتونی بدون اون زندگی کنی اگه اونم بتونه بدونه تو زندگی کنه
+یعنی...یعنی اون دیگه دنبالم نمیگرده؟یا زنگ بهم نمیزنه؟
×اصلا بهش فکر نکن
+اونا مگه دوستای آلیا نیستن؟آلیام خلافکاره؟
×اونی اگه اون خلافکارم باشه بازم دوستش دارم خیلی مرد خوبیه
+دیونه اون کجاش خوبه تهیونگ از اون بهتره
×اوفففف منو تهیونگ مثل یه دوستیم
+دیگه نمیدونم خلاصه خیلی بهت میاد
×خلاصه من ازدواج کردم و عاشق آلیا هستم
+اوک من دیگه برم
×یااا پیش من بمون
+نه برم خونه استراحت کنم
×اوک مواظب خودت باش
+بای
×بای
(رفتم خونه با همون لباسای بیرونی روی تختم دراز کشیدم ولی با یاد خاطره هامون بازم گریم گرفت..انقدر گریم گرفت که آخر خوابیدم)
(۴سال بعد سال ۲۰۲۲)
+یااااا هیو(هیونجین) بیا اینجا
(علامت هیونجین @)
@اومدم بیا اینام بشور دیر اومدی الان اون رئیس گُنده میاد
+زود زود بیار بشقاب هارو...آه خسته شدم یونی(یونا) بیا تو اینارو بشور من برم بیارم
یونا:بده من عزیزم تو برو زود زود بیار
با هیونجین بشقاب هارو زود زود از میزهای خالی میوردیم و یونی و ریو (ریوجین علامت ریوجین $)میشستن
بعد نیم ساعت رفتیم داخل آشپزخانه و روی صندلی ها ولو شدیم
بعد صدای زنگ که اطلاع میده یه مشتری داریم زود منو هیو گردنمون رو خم کردیم و بهم نگاه تیزی کردیم بهم دیکه اشاره میکردیم
+تو میری
@تو میری
+هیوووووو
@ا.تتتتتت
+سنگ کاغذ قیچی میکنیم هرکی باخت اون میره
@اوک
+@سنگ کاغذ قیچی
من،هیو،ریو،یونی چشامون به دستمون بود وقتی که باختم جیغ هیو به هوا رفت
+ای******(فحش)
@زود باش برو منتظره
+میبینی****
مِنو رو با خودکار برداشتم و رفتم جلوی مشتری سرم پایین بود ولی صدای آشنایی رو میشنیدم که با یکی حرف میزد
+تو اینجا چیکار میکنی
رو کرد به اون پسره و گفت که بره
&حالت خوبه؟
خواست دستشو بزاره رو بازوم که کشیدم اونور
+بهم دست نزن
& ا.ت
+گفتم بهم دست نزنننن(داد)
&چت شده؟
+تو چت شده هوووم؟تو یه خلافکاری من چجوری باهات باشم هاااا؟من....من نمیتونم تو یه ابلهی فهمیدی؟تو یه آدم کثافت و آدم کشی...برو گمشو عوضییییی
اینو گفتم و از خونه زدم بیرون اصلا این چجور آدمیه که اصلا نیومد دنبالم حتی پشت سرشم نگاه نکرد...رسیدم به خونه آلیس و درو زدم وقتی درو باز کرد بغضم ترکید و گریه کردم
×یاااا اونی چیشده؟چرا گریه میکنی بیا تو
رفتم داخل روی مبل نشستم برام آب آورد و کنارم نشست
×اول اشکاتو پاک کن و قشنگ بهم توضیح بده که چیشده
اشکامو پاک کردم و آب خوردم...بعد اینکه توضیح دادم اصلا تعجب آلیس رو توی صورتش نمیدیم
+چیزی شده؟
×اونی...باید از اول بهت میگفتم که جونگ کوک یه خلافکاره حتی دوستش تهیونگم خلافکاره
+آلیس...آلیس چرا بهم نگفتییییی
×خوب من چه میدونستم تو باهاش قرار میزاری اگه میدونستم قبل از اینا بهت میگفتم
بغلم کردو و بازم گریه کردم
×هشششش گریه نکن
+نمیتونم من چند ماه که باهاش زندگی میکردم الان میفهمم که چقدر خنگ بودم نفهمیدم اون هرروز میره بیرون و مشکوکه
×هعی دیگه گذشته گذشتست هی دختر تو دیگه میتونی بدون اون زندگی کنی اگه اونم بتونه بدونه تو زندگی کنه
+یعنی...یعنی اون دیگه دنبالم نمیگرده؟یا زنگ بهم نمیزنه؟
×اصلا بهش فکر نکن
+اونا مگه دوستای آلیا نیستن؟آلیام خلافکاره؟
×اونی اگه اون خلافکارم باشه بازم دوستش دارم خیلی مرد خوبیه
+دیونه اون کجاش خوبه تهیونگ از اون بهتره
×اوفففف منو تهیونگ مثل یه دوستیم
+دیگه نمیدونم خلاصه خیلی بهت میاد
×خلاصه من ازدواج کردم و عاشق آلیا هستم
+اوک من دیگه برم
×یااا پیش من بمون
+نه برم خونه استراحت کنم
×اوک مواظب خودت باش
+بای
×بای
(رفتم خونه با همون لباسای بیرونی روی تختم دراز کشیدم ولی با یاد خاطره هامون بازم گریم گرفت..انقدر گریم گرفت که آخر خوابیدم)
(۴سال بعد سال ۲۰۲۲)
+یااااا هیو(هیونجین) بیا اینجا
(علامت هیونجین @)
@اومدم بیا اینام بشور دیر اومدی الان اون رئیس گُنده میاد
+زود زود بیار بشقاب هارو...آه خسته شدم یونی(یونا) بیا تو اینارو بشور من برم بیارم
یونا:بده من عزیزم تو برو زود زود بیار
با هیونجین بشقاب هارو زود زود از میزهای خالی میوردیم و یونی و ریو (ریوجین علامت ریوجین $)میشستن
بعد نیم ساعت رفتیم داخل آشپزخانه و روی صندلی ها ولو شدیم
بعد صدای زنگ که اطلاع میده یه مشتری داریم زود منو هیو گردنمون رو خم کردیم و بهم نگاه تیزی کردیم بهم دیکه اشاره میکردیم
+تو میری
@تو میری
+هیوووووو
@ا.تتتتتت
+سنگ کاغذ قیچی میکنیم هرکی باخت اون میره
@اوک
+@سنگ کاغذ قیچی
من،هیو،ریو،یونی چشامون به دستمون بود وقتی که باختم جیغ هیو به هوا رفت
+ای******(فحش)
@زود باش برو منتظره
+میبینی****
مِنو رو با خودکار برداشتم و رفتم جلوی مشتری سرم پایین بود ولی صدای آشنایی رو میشنیدم که با یکی حرف میزد
۴۲.۰k
۱۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.