سیگار شریکی (پارت 14)

*ویو ا/ت
چییییییییییی
و د ف
احتمال اینکه کار اما باشه از چیفویو بیشتر بوووووووووود.من فکر میکردم مثبته.
یه نگاه به چیفویو انداختم.
لبو شدهههه بود. نمی تونست حرف بزنهههه.
چیفویو: گ... گ... گو..
زبونش از کار اوفتاده.
آخیییی چقد فشار روشه من بودم تا الان خودمو پاره میکردم.
ولیییییی چرااااااا چیفویوووووو؟؟؟؟؟/ چرااااااا. مگه تو مثبت نبودیییی.
چیفویو فریاد ززد:گومن
الان من چیکار کنم؟
طفلی مست بود.
نباید بهش نوشیدنی میدادم تخصیر خودمه. الان چی بگم بهش؟
ا/ت:عه چیفویو؟... چیفویوووووو... چیفویوووووووووووو!!!
(چیفویو رو داریم که از هوش رفت بچم خجالت کشید...)
ا/ت: زنگ بزن آمبولانس!!!!!
سانزو با پوز خند:اینم از شانس ماست...
اما:دیگه از مود افتاد نمک.
مایکی:نیازی به دکتر نیست من خودم اینجام. تنفس دهان به دهان...
اما:نهههههههههه
مایکی:عه خب باش
*مایکی لیوان آبی که دست سانزو بود رو میقاپه...
و میپاچونه رو صورت چیفویو
چیفویو:*جییییییییییییغ
مایکی:آرام باش نترس همه چی...
چیفویو به ا/ت نگاه کرد
چیفویو:من... من... م...
ا/ت:اشکالی نداره.
چیفویو: ...
ا/ت: منم موقعی که مستم حواسم به هیچی نیست.نمیفهمم دارم چیکار میکنم...
چیفویو همچنان سرشو پایین گرفته.
*ویو چیفویو
نمی دونستم چجوری تو چشمای ا/ت نگاه کنم.
یهو یچیزی زیر چونم حس کردم...
ا/ت دستشو گرفت زیر چونم و سرمو داد بالا.
تو چشماش نگاه کردم.
دهنمو باز کردم که یچیزی بگم... ولیی چی
ا/ت یه لبخند قشنک تحویلم داد بعد یه طور که انگار یه چیز یادش اومد به سانزو نگاه کرد
ا/ت:پول من چی شد؟؟؟؟؟؟

ادامه دارد...