در دستان اش سلاحی سفید داشت و در کوله بارش شرافت بی نیاز

در دستان اش سلاحی سفید داشت و در کوله بارش شرافت! بی نیاز از گلوله و فشنگ بود شلیک نمی کرد اما می کُشت هر آنکس را که می‌دید و می اندیشید... #معین_معین_زاده
دیدگاه ها (۵)

ما فرزندان جغرافیا هستیم!محصولِ اتفاق!گاهی فکر میکنم وقتی یک...

مسئله این نیست که کی میخواد بهم اجازه بده...مسئله اینه که کی...

وقتی آدم جرات خیال پردازی را داشته باشد،معجزه های زیادی رخ م...

اینم از اولین بارون زمستونی و رنگین کمونش :)

مواظب باش...!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط