هشتت
شب که شد زودی گفتم میرم بخوابم هیچکس اعتراضی نکرد.
خودم بخواب زدم نیم ساعت بعد...یواشکی به حرفاشون گوش دادم.
متین:وای ارتا خواهر منو خر کردی داداش؟
ارتا:دختر خیلی خوشگلیه و خب هنوز درستو حسابی نمیشناسمش.
متین:به تارا به هیچ وجه نگو منو تو رفیقیم اگه بفهمه دیگه بمن درباره تو نظر واقعیش نمیگه.
ارتا:اوکی داداش.
متین:ولی جواب سحرو چیمیدی؟سحر بفهمه قیامت به پا میکنه میاد همچیو به تارا میگه.
ارتا:دختر بازی حال میده این مهمه.حیح.ولی داداش،تو واقعا اصن رو خواهران غیرتی نیستیاااا.مخ جفتشون رو زدم..
متین:ببین خواهرام یه موجود اضافین.
آه داداش عوضی.پس هردوشون منو گول زدن.بااشه.
از زیر پتو بلند شدم مستقیم رفتم.و یه چک محکم زدم به داداشم و بعدم یه چک محکم به ارتا.اشکتو چشام جمع شده بود ارتا و متین تعجب کرده بودن و مث چی نگام میکردن.
فریاد زدم:عوضیااااا ازتون متنفرم دختربازه لعنتی.اصن براتون مهم نیس با احساس یه دختر بازی کنین.داداشمم که بدتر رلم ببین هیچ وقت دیگه نمیخوام ببینمتون.
به سمت در رفتم.
ارتا:اهه کجا میری؟
_خونم.
متین اومد منو گرفت و ارتا جلوی دهانم گرفت.
ادامه پارت نه
خودم بخواب زدم نیم ساعت بعد...یواشکی به حرفاشون گوش دادم.
متین:وای ارتا خواهر منو خر کردی داداش؟
ارتا:دختر خیلی خوشگلیه و خب هنوز درستو حسابی نمیشناسمش.
متین:به تارا به هیچ وجه نگو منو تو رفیقیم اگه بفهمه دیگه بمن درباره تو نظر واقعیش نمیگه.
ارتا:اوکی داداش.
متین:ولی جواب سحرو چیمیدی؟سحر بفهمه قیامت به پا میکنه میاد همچیو به تارا میگه.
ارتا:دختر بازی حال میده این مهمه.حیح.ولی داداش،تو واقعا اصن رو خواهران غیرتی نیستیاااا.مخ جفتشون رو زدم..
متین:ببین خواهرام یه موجود اضافین.
آه داداش عوضی.پس هردوشون منو گول زدن.بااشه.
از زیر پتو بلند شدم مستقیم رفتم.و یه چک محکم زدم به داداشم و بعدم یه چک محکم به ارتا.اشکتو چشام جمع شده بود ارتا و متین تعجب کرده بودن و مث چی نگام میکردن.
فریاد زدم:عوضیااااا ازتون متنفرم دختربازه لعنتی.اصن براتون مهم نیس با احساس یه دختر بازی کنین.داداشمم که بدتر رلم ببین هیچ وقت دیگه نمیخوام ببینمتون.
به سمت در رفتم.
ارتا:اهه کجا میری؟
_خونم.
متین اومد منو گرفت و ارتا جلوی دهانم گرفت.
ادامه پارت نه
۲.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.