خیانت اقای جئون

#خیانت‌اقای‌جئون‌
#پارت‌۱۳‌

ویو ا.ت
میخواستم جیغ بکشم ک منو برد پشت کوچه و منو چسبوند ب دیوار

ا.ت:کوک

کوک:*لب هاش رو میزاره روی لبای ا.ت*

ا.ت:*همراهی نمیکنه*

کوک:*درحال کیس رفتن ولی متوجه میشه ا.ت همراهی نمیکنه لب پایین ا.ت رو گاز میگیره ک ا.ت همراهی میکنه*
*جدا میشن*

کوک:میدونی چقدر دلم برات تنگ شده*بغض*

ا.ت:تخصیر خودته

کوک:ا.تم عشقم نفسم من پشیمونم لطفا برگرد بیا برگردیم ب زندگیمون و چند ماه دیگه قراره یک نینی به دنیا بیاد عشقم من پشیمونم

ا.ت:*کوک رو بغل میکنه*

ا.ت:میبخشمت

کوک:و...واقعا

ا.ت:اوهوم

*کوک با ذوق ا.ت رو میگیره و میچرخونه تو هوا*

ا‌ت:جونگکوکا میدونستی من میخواستم برم دبی

کوک:با کیی؟

ا.ت:با هانا

کوک:به هانا بگو کوک میگه بلیت خودش رو بنام من بزاره براش رفیقم رو جور میکنم

ا.ت:باشع الان بهش زنگ میزنم*به هانا زنگ میزنه بعد چند بوق ورمیداره*

هانا:جانم

ا.ت:نونا*نونا تو کره ایی یعنی ابجی بزرگ ولی هانا ابجی ا.ت نیست* جونگکوک میگه اگه مشخصات بلیت رو بزاری بنامم برات رفیفم رو جور میکنم

هانا:چطوری بنامش کنم

کوک:منظورم یعنی بجای مشخصاتت مشخصتات من باشه

هانا:باهم برگشتید *داد*نگاه کوک اگه یکبار دیگه دل ا.ت رو بشکونی قبرت کندس

کوک:چشم ارباب امر دیگه ایی ندارید

هانا:حالا اسم رفیقت چیه؟

کوک:لی فلیکس..........

خماری
بچها به مناسبت تولد نامی گذاشتم فقط اینا نیستن یکم دیگه هم میزارم:)