"سناریو"
(درخواستی)
《وقتی میری بار و با کلی پسر لاس میزنی(ورژن خشن)》
☆☆☆
نامجون:خوش گذشت؟حتما خوش گذشته!حالا با پای خودت بیا اینجا !
▪︎▪︎▪︎
جین:اول یه نگاه به ساعت نگاه کن ...
بعد این چند ساعت اخیر رو یه مرور بکن ...
حالا که فهمیدی چه غلطی کردی تشریف ببر اتاق!
چشماتو ببند یچیزم جلو دهنت بگیر!
▪︎▪︎▪︎
یونگی:مشخصه که بلدی با همه لاس بزنی!نه؟
ولی بیا تا یادت بیارم که هیچکس عین من بلد نیست کاری کنه جیغ بزنی!
▪︎▪︎▪︎
هوسوک:بعد از این گندی که بالا آوردی دوتا انتخاب داری! یا بری بیرون و جون خودتو نجاب بدی ، یا بیای و بزاری با روشی که بلدم خودمو آروم کنم! میدونی که ، الان وقت منطقی حرف زدن نیست!
▪︎▪︎▪︎
جیمین:*میری تو بار خونتون و با کلی لیوان شکسته رو زمین مواجه میشی و از اونور یه لیوان دیگه میبینی که به سمتت میاد* حقت بود همین شیشه خورده هارو رو زبونت میریختم تا یادت بمونه وقتی صاحاب داری با بقیه لاس نزنی! میرم تو اتاقم ، برگشتم شیشه رو زمین نبینم خانم پارک!
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ: مثل اینکه برگشتی به نسخهی کارخونه! یادت رفته از صدا و فکت کجا استفاده کنی نه؟ امشب یادت میندازم ، اصلا مشکلی نیست! یه بار دیگه باید آپدیت بشی ظاهرا
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک:*با یه دستش صورتت رو میگیره و نزدیکه دو دقیقه میبوستت تا دیگه واقعا نتونی نفس بکشی* دیدی ا.ت؟ حتی وقتی که نمیتونستی نفس بکشی هم نمیتونستی از لبام دل بکنی و همکاری میکردی! من اون کسیم که میتونه با عشق خفت کنه! پس با اعصاب کسی که جونت تو دستاشه بازی نکن!
▪︎▪︎▪︎
《وقتی میری بار و با کلی پسر لاس میزنی(ورژن خشن)》
☆☆☆
نامجون:خوش گذشت؟حتما خوش گذشته!حالا با پای خودت بیا اینجا !
▪︎▪︎▪︎
جین:اول یه نگاه به ساعت نگاه کن ...
بعد این چند ساعت اخیر رو یه مرور بکن ...
حالا که فهمیدی چه غلطی کردی تشریف ببر اتاق!
چشماتو ببند یچیزم جلو دهنت بگیر!
▪︎▪︎▪︎
یونگی:مشخصه که بلدی با همه لاس بزنی!نه؟
ولی بیا تا یادت بیارم که هیچکس عین من بلد نیست کاری کنه جیغ بزنی!
▪︎▪︎▪︎
هوسوک:بعد از این گندی که بالا آوردی دوتا انتخاب داری! یا بری بیرون و جون خودتو نجاب بدی ، یا بیای و بزاری با روشی که بلدم خودمو آروم کنم! میدونی که ، الان وقت منطقی حرف زدن نیست!
▪︎▪︎▪︎
جیمین:*میری تو بار خونتون و با کلی لیوان شکسته رو زمین مواجه میشی و از اونور یه لیوان دیگه میبینی که به سمتت میاد* حقت بود همین شیشه خورده هارو رو زبونت میریختم تا یادت بمونه وقتی صاحاب داری با بقیه لاس نزنی! میرم تو اتاقم ، برگشتم شیشه رو زمین نبینم خانم پارک!
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ: مثل اینکه برگشتی به نسخهی کارخونه! یادت رفته از صدا و فکت کجا استفاده کنی نه؟ امشب یادت میندازم ، اصلا مشکلی نیست! یه بار دیگه باید آپدیت بشی ظاهرا
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک:*با یه دستش صورتت رو میگیره و نزدیکه دو دقیقه میبوستت تا دیگه واقعا نتونی نفس بکشی* دیدی ا.ت؟ حتی وقتی که نمیتونستی نفس بکشی هم نمیتونستی از لبام دل بکنی و همکاری میکردی! من اون کسیم که میتونه با عشق خفت کنه! پس با اعصاب کسی که جونت تو دستاشه بازی نکن!
▪︎▪︎▪︎
۱۷.۵k
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.