قانون اول 🔪 p6
ویو ا.ت
خب قرار بود که با مربیا تمرین کنیم و از بخت بدم با جیوو افتادم از اعضای ضد گلوله نیاوردن چون دخترا خیلی بهشون میچسبیدن و خود اونا مخالفت میکردن حیوو خیلی هول بود سر امتحان هعی از فرصت استفاده میکرد تا لمسم کنه و قیافه عصبی اعضارو میتونستم ببینم حتی بعضی از مدیر ها عصبی بودن که برای مرحله بعد دستش رو گذاشت رو سی*نع هام که اعضای ضد گلوله با عصبانیت پاشدن و این باعث شد همه ساکت بایستند
مدیر۱: اقایانون مشکلی پیش اومده؟(با ترس)
کوک: بله بعضی از مربیان خیلی به دخترا میچسبن و فکر کنم دخترا خوششون نیاد(نگاه ترسناک و صدای بم)
مدیر ۲: اممم خب کدوما هیلی میچسبن بهشون تذکر بدیم(ترس و لرز)
تهیونگ:آقای جیوو ..آقای یوگو....آقای ....جک....آقای مینگهو
جیوو: آخه مگه ربطی هم به شما داره اگه مشکلی داشتن میگفتن خودشون
جیمین:خفه ....
مدیر۳:لطفا هرکدوم مشکل داشتن میگن آقایون خواهش میکنیم
ویو ا.ت
اعضا ترسناک نگاه میکردن بهم
کوک:ممکن بعضی هاشون رو تهدید کرده باشن الان میشه تذکر بدید؟
مدیر۱: بله لطفا آقایونی که اسمشون رو خوندیم انقدر اضافه کاری نکنن وگرنه کسای دیگه میان
ویو ا.ت
بقیشون دیگه اونجوری نکردن ولی جیوو هنوز آدم نشده بود یهو جاخالی داد که داشتم میافتادم و گرفتتم که یهو اعضا محکم پاشدن
کوک: آقای جیوو داری زیاده روی میکنی (داد)
مدیر ۲: آقای جونگ کوک لطفا آرامش خود را حفظ کنید (ترس)
کوک: میشه جای آقای جیوو رو با یکی دیگه عوض کنید؟(جدی)
تهیونگ و بقیه: درسته اقای جیوو نمیخوان دست از این کاراشون بردارن (عصبی)
مدیر۲: آخه افرادی نداریم برای جایگزینی
کوک: من جای آقای جیوو میرم
همه کپ کردن حتی خود اعضا
مدیر۴:مطمئنید؟
کوک: بله چون بعضیا نمیخوان دست از کاراشون بردارن (عصبی)
تهیونگ: مطمئنی کوک؟(اروم)
کوک: آره اون ا.ت خر که خودش نمیتونه بگه من مجبورم کاری کنم(اروم)
رفت پایین و ادامه تست رو انجام دادن و تست تموم شد
مدیر اصلی: خب تا پس فردا میگیم کیا قبول شدن خسته نباشید خدا نگهدار
ویو ا.ت
همه تعظیم کردیم و رفتیم لباسام رو عوض کردم و داشتم میرفتم که یکی دستم رو گرفت و برد یه گوشه
اون.....اون....
خب قرار بود که با مربیا تمرین کنیم و از بخت بدم با جیوو افتادم از اعضای ضد گلوله نیاوردن چون دخترا خیلی بهشون میچسبیدن و خود اونا مخالفت میکردن حیوو خیلی هول بود سر امتحان هعی از فرصت استفاده میکرد تا لمسم کنه و قیافه عصبی اعضارو میتونستم ببینم حتی بعضی از مدیر ها عصبی بودن که برای مرحله بعد دستش رو گذاشت رو سی*نع هام که اعضای ضد گلوله با عصبانیت پاشدن و این باعث شد همه ساکت بایستند
مدیر۱: اقایانون مشکلی پیش اومده؟(با ترس)
کوک: بله بعضی از مربیان خیلی به دخترا میچسبن و فکر کنم دخترا خوششون نیاد(نگاه ترسناک و صدای بم)
مدیر ۲: اممم خب کدوما هیلی میچسبن بهشون تذکر بدیم(ترس و لرز)
تهیونگ:آقای جیوو ..آقای یوگو....آقای ....جک....آقای مینگهو
جیوو: آخه مگه ربطی هم به شما داره اگه مشکلی داشتن میگفتن خودشون
جیمین:خفه ....
مدیر۳:لطفا هرکدوم مشکل داشتن میگن آقایون خواهش میکنیم
ویو ا.ت
اعضا ترسناک نگاه میکردن بهم
کوک:ممکن بعضی هاشون رو تهدید کرده باشن الان میشه تذکر بدید؟
مدیر۱: بله لطفا آقایونی که اسمشون رو خوندیم انقدر اضافه کاری نکنن وگرنه کسای دیگه میان
ویو ا.ت
بقیشون دیگه اونجوری نکردن ولی جیوو هنوز آدم نشده بود یهو جاخالی داد که داشتم میافتادم و گرفتتم که یهو اعضا محکم پاشدن
کوک: آقای جیوو داری زیاده روی میکنی (داد)
مدیر ۲: آقای جونگ کوک لطفا آرامش خود را حفظ کنید (ترس)
کوک: میشه جای آقای جیوو رو با یکی دیگه عوض کنید؟(جدی)
تهیونگ و بقیه: درسته اقای جیوو نمیخوان دست از این کاراشون بردارن (عصبی)
مدیر۲: آخه افرادی نداریم برای جایگزینی
کوک: من جای آقای جیوو میرم
همه کپ کردن حتی خود اعضا
مدیر۴:مطمئنید؟
کوک: بله چون بعضیا نمیخوان دست از کاراشون بردارن (عصبی)
تهیونگ: مطمئنی کوک؟(اروم)
کوک: آره اون ا.ت خر که خودش نمیتونه بگه من مجبورم کاری کنم(اروم)
رفت پایین و ادامه تست رو انجام دادن و تست تموم شد
مدیر اصلی: خب تا پس فردا میگیم کیا قبول شدن خسته نباشید خدا نگهدار
ویو ا.ت
همه تعظیم کردیم و رفتیم لباسام رو عوض کردم و داشتم میرفتم که یکی دستم رو گرفت و برد یه گوشه
اون.....اون....
۱۲.۸k
۲۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.