پارت هشتم
خب الان تهیونگ هم او یکی دست کیتی رو گرفت
و کیتی دل درد داشت میمرد از دل درد و یک دفعه
جی هوپ کیتی رو بغل کرد برد و جونگ کوک و تهیونگ موندن چه جوری برد و جی هوپ بردتش دکتر و دکتر گفت که این یکم باید استراحت کنه
چیزی خاصی نیست و تهیونگ و جونگ کوک امدن دکتر و دکتر هم به اون دوتا هم توضیح داد چی شده حالا جی هوپ کیتی رو بغل کرد و برد خونش که اونجا انیا رو دید تهیونگ و دید که کیتی حالش بده برتش خونه انیا پیش انیا باشه که جی هوپ گفت خونت کجاس انیا راه رو نشان داد و جی هوپ بردتش روی مبل گذاشت انیا گفت که اگه حالش بد بود به کی زنگ بزنم جی هوپ رفت جونگ کوک گفت من
تهیونگ گفت من
کیتی گفت که زنگ بزن به جیمین
انیا گفت جیمین چرا
کیتی گفت چون جیمین داداشمه
انیا و جونگ کوک و تهیونگ موندن
گفت واقعا
گفت اره الان زنگ بزن بیاد
زنگ زد امد هم بوسیدن
و اونا موندن
گفتن اوکی جیمین گفت شما دوتا این جا چی کار میکنی
و کیتی دل درد داشت میمرد از دل درد و یک دفعه
جی هوپ کیتی رو بغل کرد برد و جونگ کوک و تهیونگ موندن چه جوری برد و جی هوپ بردتش دکتر و دکتر گفت که این یکم باید استراحت کنه
چیزی خاصی نیست و تهیونگ و جونگ کوک امدن دکتر و دکتر هم به اون دوتا هم توضیح داد چی شده حالا جی هوپ کیتی رو بغل کرد و برد خونش که اونجا انیا رو دید تهیونگ و دید که کیتی حالش بده برتش خونه انیا پیش انیا باشه که جی هوپ گفت خونت کجاس انیا راه رو نشان داد و جی هوپ بردتش روی مبل گذاشت انیا گفت که اگه حالش بد بود به کی زنگ بزنم جی هوپ رفت جونگ کوک گفت من
تهیونگ گفت من
کیتی گفت که زنگ بزن به جیمین
انیا گفت جیمین چرا
کیتی گفت چون جیمین داداشمه
انیا و جونگ کوک و تهیونگ موندن
گفت واقعا
گفت اره الان زنگ بزن بیاد
زنگ زد امد هم بوسیدن
و اونا موندن
گفتن اوکی جیمین گفت شما دوتا این جا چی کار میکنی
۴.۵k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.