پارت ۶۶ : Black Woolf ...
تهیونگ: جونگ کوک بخور
جونگ کوک : تلخه
تهیونگ: بخورش زود خوب میشی
جونگ کوک : جوشونده مسخرس
تهیونگ : وقتی به داروش حساسیت داری پس چطوری،میخوای خوب شی هان
جونگ کوک: ولم کن ته نمیخوام بخورمش
تهیونگ : بیا مسابقه بدیم خب تو بخور منم میخورم هرکی اول خورد میتونه ی درخواست از طرف مقابل داشته باشه قبوله
جونگ کوک : قبوله
دوتایی لیوان ها رو بلند کردن و خوردن که تهیونگ زود تموم کرد ولی گذاشت جونگ کوک بخوره که بلافاصله بعد از اینکه جونگ کوک با صورت درهم لیوان رو برد کنار تهیونگ لب هاش رو روی لب های جونگ کوک گذاشت و بوسه ای شیرین رو آغاز کرد تا حواس جونگ کوک رو از این طعم زهرماری جوشونده پرت کنه
ته بلخره به خواستش رسید و لب های معشوقش رو بوسید
و بعد از چند دیقه آروم لب هاش رو از روی لب های جونگ کوک برداشت
تهیونگ : خیلی لب های خوشمزه ای داری
جونگ کوک : تو به چه حقی منو بوسیدی
تهیونگ: نمیتونم چیزی مال خودم رو ببوسم
جونگ کوک : نهههه من مال تو نیستم( داد و بغض )
تهیونگ : یه بار برای همیشه اینو بکن توی گوشت جونگ کوک تو مطعلق به کیم تهیونگی ( داد)
جونگ کوک : نه من مال تو نیستم ( گریه )
تهیونگ : چرا برای منی
و دوباره لب های حونگ کوک رو بوسید این دفعه با گاز های فراوون و خشونت
که اشک های جونگ کوک با سبقت روی گونه اش فرود اومد
که تهیونگ لب هاش رو از روی لب های جونگ کوک ورداشت و خمار لب زد : د لعنتی میدونی طاقت اشکات رو ندارم و هی گریه میکنی
جونگ کوک : ولم کن دلم میخواد گریه کنم
تهیونگ : نه وقتی من میگم گریه نکن شما هم حق گریه گردن نداری
جونگ کوک : ولم کن بابا دیونه
شب شده بود وتوی عمارت سکوت بر همه جا حاکم بود
که جونگ کوک رفت روی حیاط حالش بد بود
که یکی تز با یگاردای هوس باز گیرش میندازه
و میخواد مارکش کنه
که از ترس جونگ کوک راحیه ی وانیل جونگ کوک کل عمارت رو گرفت که بوش به تهیونگم رسید که تهیونگی که به ماه خیره بود و داشت به جونگ کوک فکر میکرد رو به سمت خودش کشوند
جونگ کوک : تلخه
تهیونگ: بخورش زود خوب میشی
جونگ کوک : جوشونده مسخرس
تهیونگ : وقتی به داروش حساسیت داری پس چطوری،میخوای خوب شی هان
جونگ کوک: ولم کن ته نمیخوام بخورمش
تهیونگ : بیا مسابقه بدیم خب تو بخور منم میخورم هرکی اول خورد میتونه ی درخواست از طرف مقابل داشته باشه قبوله
جونگ کوک : قبوله
دوتایی لیوان ها رو بلند کردن و خوردن که تهیونگ زود تموم کرد ولی گذاشت جونگ کوک بخوره که بلافاصله بعد از اینکه جونگ کوک با صورت درهم لیوان رو برد کنار تهیونگ لب هاش رو روی لب های جونگ کوک گذاشت و بوسه ای شیرین رو آغاز کرد تا حواس جونگ کوک رو از این طعم زهرماری جوشونده پرت کنه
ته بلخره به خواستش رسید و لب های معشوقش رو بوسید
و بعد از چند دیقه آروم لب هاش رو از روی لب های جونگ کوک برداشت
تهیونگ : خیلی لب های خوشمزه ای داری
جونگ کوک : تو به چه حقی منو بوسیدی
تهیونگ: نمیتونم چیزی مال خودم رو ببوسم
جونگ کوک : نهههه من مال تو نیستم( داد و بغض )
تهیونگ : یه بار برای همیشه اینو بکن توی گوشت جونگ کوک تو مطعلق به کیم تهیونگی ( داد)
جونگ کوک : نه من مال تو نیستم ( گریه )
تهیونگ : چرا برای منی
و دوباره لب های حونگ کوک رو بوسید این دفعه با گاز های فراوون و خشونت
که اشک های جونگ کوک با سبقت روی گونه اش فرود اومد
که تهیونگ لب هاش رو از روی لب های جونگ کوک ورداشت و خمار لب زد : د لعنتی میدونی طاقت اشکات رو ندارم و هی گریه میکنی
جونگ کوک : ولم کن دلم میخواد گریه کنم
تهیونگ : نه وقتی من میگم گریه نکن شما هم حق گریه گردن نداری
جونگ کوک : ولم کن بابا دیونه
شب شده بود وتوی عمارت سکوت بر همه جا حاکم بود
که جونگ کوک رفت روی حیاط حالش بد بود
که یکی تز با یگاردای هوس باز گیرش میندازه
و میخواد مارکش کنه
که از ترس جونگ کوک راحیه ی وانیل جونگ کوک کل عمارت رو گرفت که بوش به تهیونگم رسید که تهیونگی که به ماه خیره بود و داشت به جونگ کوک فکر میکرد رو به سمت خودش کشوند
۲۲.۶k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.