پارت ۲
چند پارتی
-خوبه اگه الان برم سر وقت میرسم..
کیفمو برداشتم و از پله ها اومدم پایین که داشتم به سمت در میرفتم که خوردم به یه چیزی..
سرمو که بلند کردم با جونگکوک مواجه شدم که گفت:
_جایی میری ا.ت؟
-هول شده گفتم:
ا.اره میخوام با دوستم هانا برم خرید..
_اها باشه برو ولی مراقب باش!
-باشه خدافظ
سه سوته از خونه زدم بیرون و سوار ماشین شدم..
.................................
رسیدم ب.ار و رفتم داخل بوی الکل و سیگار اذیتم میکرد ولی مجبور بودم..
☆عه ا.ت رسیدی؟خوش اومدی!
-اره تازه رسیدم....ممنون
☆بیا بشین
-اوکی
☆نشستیم رو صندلی که گارسون رو صدا زدم و گفتم:
☆اقا لطف کنید برامون وی.سکی بیارید!
گارسون: بله چشم
...............................
-بعد از خوردن ۱۰مین لیوان شراب سرم گیج میرفت و جلومو بزور میدیدم..
☆ا.ت چرا زیاد خوردی هاا؟
-امم..چی... چیه؟
☆اووففف..بلندشو برسونمت خونه خطرناکه تنهایی این وقت شب بری پاشو!
-تلو تلو خوران همراه هانا میرفتم و با صدای بلند فقط میخندیدم...
☆ا.ت رو گذاشتم توی ماشین و سمت خونشون حرکت کردم..
لایک و کامنت یادتون نره❤️🫰🏻
-خوبه اگه الان برم سر وقت میرسم..
کیفمو برداشتم و از پله ها اومدم پایین که داشتم به سمت در میرفتم که خوردم به یه چیزی..
سرمو که بلند کردم با جونگکوک مواجه شدم که گفت:
_جایی میری ا.ت؟
-هول شده گفتم:
ا.اره میخوام با دوستم هانا برم خرید..
_اها باشه برو ولی مراقب باش!
-باشه خدافظ
سه سوته از خونه زدم بیرون و سوار ماشین شدم..
.................................
رسیدم ب.ار و رفتم داخل بوی الکل و سیگار اذیتم میکرد ولی مجبور بودم..
☆عه ا.ت رسیدی؟خوش اومدی!
-اره تازه رسیدم....ممنون
☆بیا بشین
-اوکی
☆نشستیم رو صندلی که گارسون رو صدا زدم و گفتم:
☆اقا لطف کنید برامون وی.سکی بیارید!
گارسون: بله چشم
...............................
-بعد از خوردن ۱۰مین لیوان شراب سرم گیج میرفت و جلومو بزور میدیدم..
☆ا.ت چرا زیاد خوردی هاا؟
-امم..چی... چیه؟
☆اووففف..بلندشو برسونمت خونه خطرناکه تنهایی این وقت شب بری پاشو!
-تلو تلو خوران همراه هانا میرفتم و با صدای بلند فقط میخندیدم...
☆ا.ت رو گذاشتم توی ماشین و سمت خونشون حرکت کردم..
لایک و کامنت یادتون نره❤️🫰🏻
۳.۳k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.