به نام خداوندی که کافیس
پارت ۶
رهام ؛
چند وقتی بود عاشق درسا بودم وای نمیتونستم بهش بگم شاید قبول نمیکرد
رونیا ؛
من و درسا بعد ظرف شستن رفتیم خرید و نداشتیم پسرا بیان که وسط راه درسا خوشکش زد
- درسا خوبی ؟
*............
درساااااا
بله
خوبی
نه
چرا
حامیم اون جاست
حامیممم
اره
درسا
من و رونیا به حامیم بی توجهی کردیم و رفتیم ویلا با پسرا نشستیم گناه فرشته دیدیم ولی من همش ذهنم درگیر حامیم بود که با صدای رهام
به خودم اومدم
رهام: درسا گوشیت چند بار زنگ خورد
- اعع
دوباره گوشیم زنگ خورد با صحنه ی جلو روم مواجه شدم حامیم بود ولی نباید جوابشو میدادم و گوشیمو سایلنت کردم
رهام ؛
چند وقتی بود عاشق درسا بودم وای نمیتونستم بهش بگم شاید قبول نمیکرد
رونیا ؛
من و درسا بعد ظرف شستن رفتیم خرید و نداشتیم پسرا بیان که وسط راه درسا خوشکش زد
- درسا خوبی ؟
*............
درساااااا
بله
خوبی
نه
چرا
حامیم اون جاست
حامیممم
اره
درسا
من و رونیا به حامیم بی توجهی کردیم و رفتیم ویلا با پسرا نشستیم گناه فرشته دیدیم ولی من همش ذهنم درگیر حامیم بود که با صدای رهام
به خودم اومدم
رهام: درسا گوشیت چند بار زنگ خورد
- اعع
دوباره گوشیم زنگ خورد با صحنه ی جلو روم مواجه شدم حامیم بود ولی نباید جوابشو میدادم و گوشیمو سایلنت کردم
۲.۹k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.