سناریو وقتی مریضی 2
باجی:نمیزاره بری بیرون.برات رامن داغ درست میکنه و توش چیزای مفید میریزه.
ا/ت: هممممم چقد خوش مزس. اینبار توش چی ریختی؟
باجی: عنبر نسا (درسته؟)
ا/ت:چیییییییییییییییییییییییییییی
باجی:مامانبزرگم میگه همه ی دردها رو درمان میکنه
و حالا جنازه ی باجر رو داریم مشاهده میکنیم
ران:روت سجده ی الهی میزنه چون معتقده اگه بهت خوش بگذره خوب میشی. پاهاتو ماساژ میده . هر سریالی خواستی برات میزنه رو فلش ببینی که حوصلت سر نره . ولی اگه زیاد پا فیلم بودی تلویزیون رو خاموش میکنه کتاب میده دستت تا کور نشی.
ریندو: نمیدونه چه گوهی بخوره زنگ میزنه ران
ران:چته
ریندو:ا/ت مریضه
ران:بالا میاره
ریندو:آره
ران: ...
ریندو: چرا چیزی نمی گی
ران : تبریک میگم
ریندو : چته
ران : بابا شدی.
ایزانا:اجازه نمیده ملکش دست به سیاه سفید بزنه. میبرت جکوزی. برات غذا درست میکنه . همیشه بهت میگه دوست دارم. باهم فیلم میبینید.
ا/ت: هممممم چقد خوش مزس. اینبار توش چی ریختی؟
باجی: عنبر نسا (درسته؟)
ا/ت:چیییییییییییییییییییییییییییی
باجی:مامانبزرگم میگه همه ی دردها رو درمان میکنه
و حالا جنازه ی باجر رو داریم مشاهده میکنیم
ران:روت سجده ی الهی میزنه چون معتقده اگه بهت خوش بگذره خوب میشی. پاهاتو ماساژ میده . هر سریالی خواستی برات میزنه رو فلش ببینی که حوصلت سر نره . ولی اگه زیاد پا فیلم بودی تلویزیون رو خاموش میکنه کتاب میده دستت تا کور نشی.
ریندو: نمیدونه چه گوهی بخوره زنگ میزنه ران
ران:چته
ریندو:ا/ت مریضه
ران:بالا میاره
ریندو:آره
ران: ...
ریندو: چرا چیزی نمی گی
ران : تبریک میگم
ریندو : چته
ران : بابا شدی.
ایزانا:اجازه نمیده ملکش دست به سیاه سفید بزنه. میبرت جکوزی. برات غذا درست میکنه . همیشه بهت میگه دوست دارم. باهم فیلم میبینید.
۷.۳k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.