وانشات پارت²⁷ من بر میگردم
پرش زمانی صبح
ات ویو
ات:لیا بنظرت بیدارن
لیا:نمیدونم والا
ات:خونه خیلی ساکته بیا بریم ببینیم
پاشدیم رفتیم اتاق دیدیم جین ته رو گرفته تو بغل یه پاشم گذاشته رو تهیونگ تهیونگم بغلش کرده😔🤝📿
ات:جیغغغغغغغغ
هردوتاشون از خواب پریدن
جین:یااا ات این می خواست به من تجاوز کنهههههه!(عر)
ات:گو نخورینا
ته:یا گوه نخورا تو منو تو بغل گرفته بودیا
جین:عه پس من به تجاوزززززز کردمممم😭
ات:جین میشه بری بیرون
جین:مرسی بابت این همه تشکری که کردی!
نارحت شده بود پوففف
ات:یاااا بلند شو برو بیرون می خوام لباس عوض کنم
ته:بیا برو تو کوچه بابا ها برو بیرون می خوان لباس عوض کنم(ادا)
ات........
نشستم رو تخت سرمو تو گوشی کردم
ته:بیبی
ات:....
ته:ات
ات:...
ته:ات جواب نمیدی؟
ات:......
ته:باشه
یهو روم خیمه زد و یه گازی از گردنم کرفتم که اشک از چشام میومد بیرون
هلش دادم کنار
ات:عوضی....حق.....حق....ازت متنفرم(گریه)
ته:ات! گریه کردی؟
ات:نه دارم کف میزنم
رفتم جلو آینه نگا کردم کبود شده بود
ات:چرا نمیفهمی حالم بده دلم دردههه! هی بیشتر ازیتم میکنی فقط یه هفته تحمل کنا یه هفتههه خدااا(گریه)
ته:(پس پریودی سگ شدی) تو دلش
رفتم پایین
ات:جین
جین:کسی صدام زد نشنیدم
کوک: مثلا باهات قهره
رفتم دستمو گذاشتم کناره گوشش و در گوشش گفتم
ات:داداش ازت ممنوم که ته رو تحمل کردی و بابت رفتاره سگیم ببخشید چون تازه هدت ماهیانه شدم حالم بده
بعد این حرفم گرفت منو کشید تو بغلش
جین:پدصگ
کوک:ته کوش
ات:اونم مثلا با من قهره
کوک:خیلی بدبختی😔🤝
ات:شاید این تنها حرفیت باشه که تو این شرایط تاییدش میکنم پس درسته😔🤝
لونا: هی شام حاضرع بیاین
بلند شدیم رفتیم دیدم ته نیس
لونا:ات ته نمیاد؟
لیا:گفت نمیاد
ات:بعنم من که فعلا اشتهام بازه
غذام رو خوردم و رفتم بالا خستم بود می خواستم بخوابم در اتاق رو باز کردم ته رو تخت نشسته بود سرشم تو گوشیش بود معلوم بود عصبیه و قهره اما انقد دلم درد میکرد که واسم مهم نیست می خواستم لباس عوض کنم بهش اهمیت ندادم یه نیم تنه زیره لباسم بود برای همین لباس روییم رو دراوردم و یه شلوارک پوشیدم و اومدم رو تخت خوابیدم ته بعد چند دقیقه گوشیش رو گذاشت کنار و خوابید واقعیتش نمیتونستم بدونه بغلش بخوابم برای همین برگشتم
ات:یا چته(بلند)
ته:اینو از من میپرسی ات؟ من صدات میزنم جواب نمیدی بدون من راحت غذا میخوری در صورتی که من دیشب بدونه تو ابم نخوردم یه گاز ازت گرفتم چقد حرف بارم کردی؟
راست میگفت سریع وسط این حرفش لبمو گذاشتم رو لبش و ارم بوسیدم و ولش کردم
ات:منو میبخشی؟
رفتم تو بغلش
ته:عوضی😂
کم کم تو بغلش خوابم برد
ات ویو
ات:لیا بنظرت بیدارن
لیا:نمیدونم والا
ات:خونه خیلی ساکته بیا بریم ببینیم
پاشدیم رفتیم اتاق دیدیم جین ته رو گرفته تو بغل یه پاشم گذاشته رو تهیونگ تهیونگم بغلش کرده😔🤝📿
ات:جیغغغغغغغغ
هردوتاشون از خواب پریدن
جین:یااا ات این می خواست به من تجاوز کنهههههه!(عر)
ات:گو نخورینا
ته:یا گوه نخورا تو منو تو بغل گرفته بودیا
جین:عه پس من به تجاوزززززز کردمممم😭
ات:جین میشه بری بیرون
جین:مرسی بابت این همه تشکری که کردی!
نارحت شده بود پوففف
ات:یاااا بلند شو برو بیرون می خوام لباس عوض کنم
ته:بیا برو تو کوچه بابا ها برو بیرون می خوان لباس عوض کنم(ادا)
ات........
نشستم رو تخت سرمو تو گوشی کردم
ته:بیبی
ات:....
ته:ات
ات:...
ته:ات جواب نمیدی؟
ات:......
ته:باشه
یهو روم خیمه زد و یه گازی از گردنم کرفتم که اشک از چشام میومد بیرون
هلش دادم کنار
ات:عوضی....حق.....حق....ازت متنفرم(گریه)
ته:ات! گریه کردی؟
ات:نه دارم کف میزنم
رفتم جلو آینه نگا کردم کبود شده بود
ات:چرا نمیفهمی حالم بده دلم دردههه! هی بیشتر ازیتم میکنی فقط یه هفته تحمل کنا یه هفتههه خدااا(گریه)
ته:(پس پریودی سگ شدی) تو دلش
رفتم پایین
ات:جین
جین:کسی صدام زد نشنیدم
کوک: مثلا باهات قهره
رفتم دستمو گذاشتم کناره گوشش و در گوشش گفتم
ات:داداش ازت ممنوم که ته رو تحمل کردی و بابت رفتاره سگیم ببخشید چون تازه هدت ماهیانه شدم حالم بده
بعد این حرفم گرفت منو کشید تو بغلش
جین:پدصگ
کوک:ته کوش
ات:اونم مثلا با من قهره
کوک:خیلی بدبختی😔🤝
ات:شاید این تنها حرفیت باشه که تو این شرایط تاییدش میکنم پس درسته😔🤝
لونا: هی شام حاضرع بیاین
بلند شدیم رفتیم دیدم ته نیس
لونا:ات ته نمیاد؟
لیا:گفت نمیاد
ات:بعنم من که فعلا اشتهام بازه
غذام رو خوردم و رفتم بالا خستم بود می خواستم بخوابم در اتاق رو باز کردم ته رو تخت نشسته بود سرشم تو گوشیش بود معلوم بود عصبیه و قهره اما انقد دلم درد میکرد که واسم مهم نیست می خواستم لباس عوض کنم بهش اهمیت ندادم یه نیم تنه زیره لباسم بود برای همین لباس روییم رو دراوردم و یه شلوارک پوشیدم و اومدم رو تخت خوابیدم ته بعد چند دقیقه گوشیش رو گذاشت کنار و خوابید واقعیتش نمیتونستم بدونه بغلش بخوابم برای همین برگشتم
ات:یا چته(بلند)
ته:اینو از من میپرسی ات؟ من صدات میزنم جواب نمیدی بدون من راحت غذا میخوری در صورتی که من دیشب بدونه تو ابم نخوردم یه گاز ازت گرفتم چقد حرف بارم کردی؟
راست میگفت سریع وسط این حرفش لبمو گذاشتم رو لبش و ارم بوسیدم و ولش کردم
ات:منو میبخشی؟
رفتم تو بغلش
ته:عوضی😂
کم کم تو بغلش خوابم برد
۲۵.۱k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.