پارت ۱۱
پارت ۱۱
عشق در مدرسه
که زنگ د ب صدا در اومد بدو بدو میرم جلپی در بازش که کردم هیکل کوک نمایان شد شتتتت خیلی جذاب شده بود😶
با لبخند بهم میگه
کوک :سلام بیبی گرلم (زیر لب)
ا.ت :چی گفتی🤨
کوک :هی ه ه هیچی
حالا اماده ای بریم
ا.ت :ا..اره برم کیفم رو بردام بیام تو همینجا رو کاناپه بشین منم بیام در ان زمان ....
کوک ویو
رفتم تکالیفم رو انجام دادم یکمم خوابیدم و لباسام رو پوشیدم و اماده شده بودم خیلی جذاب شده بودم واس همینه که دخترا بجز ا.ت برام میمیرن😂
رفتم سوار ماشین شدم باسرعت ۱۲۰میروندم
راه ۳۰دیقه ای رو تو ۵دیقه رسیدم
درو زدم درو باز کرد خیلی خوشگلو هندسام شده بود (بعد مکالمه)
ا.ت :برم کیفم رو بردارم ،رفت و اورد و سوار ماشین شدن و رفتن
ا.ت ویو
به سمت یه کافه رفتیم وارد کافه شدیم هیچ کسی اونجا نبود فقط چند تا گارسونو بادیگارد کوک دستم رو گرفت و به سمت طبقه بالا رفتیم دیدم کلی گل هستش و روی میژ گلبرگ ریخته شده بود و تزئین خیلی خوشگلی داشت کوک :ا.ت بیا بشین
ا.ت باش ،ولی خیلی خوشگل تزئین شده بعد چند دیقه
کوک : بیا بریم اونجا
ا.ت :چرا
کوک :چون سوپرایز اصلی اونجاست
رفتیم که دیدم کوک داره اسمون رو نشون میده داشتم اسمون رو نگاه میکردم که دیدم کوک صدام زد نگاه کردم که یهو .....
میدونم به اون فکری میکنین که نمیشه
یعنی چی ؟تنها راهنمایی من اینه که اون چیزی که شما فکر میکنید نیست
شرط
۳۵لایک
۲۰کامنت
۱۵فالوور
عشق در مدرسه
که زنگ د ب صدا در اومد بدو بدو میرم جلپی در بازش که کردم هیکل کوک نمایان شد شتتتت خیلی جذاب شده بود😶
با لبخند بهم میگه
کوک :سلام بیبی گرلم (زیر لب)
ا.ت :چی گفتی🤨
کوک :هی ه ه هیچی
حالا اماده ای بریم
ا.ت :ا..اره برم کیفم رو بردام بیام تو همینجا رو کاناپه بشین منم بیام در ان زمان ....
کوک ویو
رفتم تکالیفم رو انجام دادم یکمم خوابیدم و لباسام رو پوشیدم و اماده شده بودم خیلی جذاب شده بودم واس همینه که دخترا بجز ا.ت برام میمیرن😂
رفتم سوار ماشین شدم باسرعت ۱۲۰میروندم
راه ۳۰دیقه ای رو تو ۵دیقه رسیدم
درو زدم درو باز کرد خیلی خوشگلو هندسام شده بود (بعد مکالمه)
ا.ت :برم کیفم رو بردارم ،رفت و اورد و سوار ماشین شدن و رفتن
ا.ت ویو
به سمت یه کافه رفتیم وارد کافه شدیم هیچ کسی اونجا نبود فقط چند تا گارسونو بادیگارد کوک دستم رو گرفت و به سمت طبقه بالا رفتیم دیدم کلی گل هستش و روی میژ گلبرگ ریخته شده بود و تزئین خیلی خوشگلی داشت کوک :ا.ت بیا بشین
ا.ت باش ،ولی خیلی خوشگل تزئین شده بعد چند دیقه
کوک : بیا بریم اونجا
ا.ت :چرا
کوک :چون سوپرایز اصلی اونجاست
رفتیم که دیدم کوک داره اسمون رو نشون میده داشتم اسمون رو نگاه میکردم که دیدم کوک صدام زد نگاه کردم که یهو .....
میدونم به اون فکری میکنین که نمیشه
یعنی چی ؟تنها راهنمایی من اینه که اون چیزی که شما فکر میکنید نیست
شرط
۳۵لایک
۲۰کامنت
۱۵فالوور
۷.۳k
۲۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.