👆🏻اول اینو رو بزن بعد بخون عزیز دل ♡
👆🏻اول اینو رو بزن بعد بخون عزیز دل ♡
#سناریودرخواستی
وقتی رئیسته و عاشقت میشه...
نامجون:
برای گرفتن پرونده ها صدات زد.
میدونستی عاشقته ولی مغرور تر از این حرفا برای قبول کردنش بود
از اونجایی که میزت کنار میزش بود پرونده ها رو سریع رو میزش گذاشتی
اما با گرفتن دستت متوقفت کرد
با تعجب بهش خیره شدی
ات: مشکلی پیش اومده اقای کیم؟
نامی: اره...
ات: چیشده؟
نامی: تو بهم علاقه داری؟
ات: چی؟
نامی: برام مهم نیس داری یا نه...من ازت خوشم میاد لطفا دیگه با کارمندای مرد حرف نزن حسودیم میشه
از تعجب دهنت باز مونده بود تا اینکه با انگشتش چونتو گرفت و دهنتو بست
........
سوکجین:
خیلی باهم صمیمی بودید درست مثل یه دوست
البته برای اون بیشتر از یه دوستی ساده بود
همیشه برات گل میخرید و ازت تعریف میکرد.
توی دفترش بودید رفتی رو میزش نشستی و چتری هاشو کنار زدی
ات: جین...حوصلم سر رفت...کاری نداری برام؟
نگاه خیرشو از پوشه های جلوش گرفت و به تو داد
جین:... جین؟ مثلا اینجا محل کاره ها...بگو اقای کیم دهنت عادت کنه
پوفی سر دادی و میخواستی از روی میز بلند شی که پاهاتو کشید و افتادی روی پاهاش
جین: یه کاری هست که فقط مخصوص توعه...
ات: جـ..جین داری چیکار میکنی؟
جین: دارم از چیزی که مال منه لذت میبرم...خیلی دوست دارم ات
......
#سناریودرخواستی
وقتی رئیسته و عاشقت میشه...
نامجون:
برای گرفتن پرونده ها صدات زد.
میدونستی عاشقته ولی مغرور تر از این حرفا برای قبول کردنش بود
از اونجایی که میزت کنار میزش بود پرونده ها رو سریع رو میزش گذاشتی
اما با گرفتن دستت متوقفت کرد
با تعجب بهش خیره شدی
ات: مشکلی پیش اومده اقای کیم؟
نامی: اره...
ات: چیشده؟
نامی: تو بهم علاقه داری؟
ات: چی؟
نامی: برام مهم نیس داری یا نه...من ازت خوشم میاد لطفا دیگه با کارمندای مرد حرف نزن حسودیم میشه
از تعجب دهنت باز مونده بود تا اینکه با انگشتش چونتو گرفت و دهنتو بست
........
سوکجین:
خیلی باهم صمیمی بودید درست مثل یه دوست
البته برای اون بیشتر از یه دوستی ساده بود
همیشه برات گل میخرید و ازت تعریف میکرد.
توی دفترش بودید رفتی رو میزش نشستی و چتری هاشو کنار زدی
ات: جین...حوصلم سر رفت...کاری نداری برام؟
نگاه خیرشو از پوشه های جلوش گرفت و به تو داد
جین:... جین؟ مثلا اینجا محل کاره ها...بگو اقای کیم دهنت عادت کنه
پوفی سر دادی و میخواستی از روی میز بلند شی که پاهاتو کشید و افتادی روی پاهاش
جین: یه کاری هست که فقط مخصوص توعه...
ات: جـ..جین داری چیکار میکنی؟
جین: دارم از چیزی که مال منه لذت میبرم...خیلی دوست دارم ات
......
۱۴.۴k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.