من و تو به تاریخ می مانیم!
من و تو به تاریخ میمانیم!
به دیوارهای کاهگِلی...
به صدای پسرکی روزنامه فروش
که هر روز خدا
خبرهای تازه دارد...!
من و تو میتوانیم نسخهای خطی
از یک کتاب قدیمی باشیم
که از سالها قبل،
گُلی خشک شده
میان برگههایش دارد.
و شاید قبلتر از تمام اینها،
آن روزی باشد که نمیدانستم
"دوستت دارم" را چگونه مینویسند...
و نقش چشمانت را بر دیواری غاری کشیدم
که بعدها کسانی
معنیاش کردند،
دوستت دارم...!
به دیوارهای کاهگِلی...
به صدای پسرکی روزنامه فروش
که هر روز خدا
خبرهای تازه دارد...!
من و تو میتوانیم نسخهای خطی
از یک کتاب قدیمی باشیم
که از سالها قبل،
گُلی خشک شده
میان برگههایش دارد.
و شاید قبلتر از تمام اینها،
آن روزی باشد که نمیدانستم
"دوستت دارم" را چگونه مینویسند...
و نقش چشمانت را بر دیواری غاری کشیدم
که بعدها کسانی
معنیاش کردند،
دوستت دارم...!
۸۰۸
۰۱ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.