من میتونم
#من_میتونم
پارت:¹
ویو ا/ت
از اتاقم اومدم بیرون.
رفتم یچیزی از تو یخچال برداشتم و خوردم.
دینگ دینگ
کیه؟
درو باز کردم. بعله کی نبود جز حیوان این دوره زمونه پدرم(€)
€سلام بر جن.ده جان.
به من نگه جن.ده.
€مگه نیستی.
×چی میخوای.
€پول.
ندارم.
€یا تا آخر این هفته بهم پول میدی یا میری زیر خاب میشی(داد
باشه برو بیرون.
.
.
.
.
وای حالا چیکار کنم. درسته هانول(اسمش هانول بود؟)
.
.
.
.
.
الو سلام هانول(£)
£سلام عشقم چیکارا میکنی؟
هیچی والا خوبم. هانول میگم یه کار درست حسابی ندای برام.
£چرا چرا دوست پسرم بهم گفت اگه کسی آشنا داری بگو بیاد اونجا کار کنه.
چه کاریه؟
£خدمتکار یه عمارت بزرگ.
عاها امروز میتونم برم اونجا؟
£به شماره...........زنگ بزن بگو کی بری پیشش.
ممنون باااای.
.
.
.
سریع زنگ زدم به همون شماره. یه خوانوم مسن برداشت. (₩
₩عمارت آقایه جئون بفرمایید.
برای کار مزاحم شدم.
₩بعله دو ساعت دیگه اینجا باشید.
چشم.
.
.
.
رفتم یه هموم ۱۵ مینی گرفتم اومدم بیرون موهای سفید و مشکیم رو حالت دادم یه لباس پوشیدم یه میکاپ خیلی خوشگل هم کردم و رفتم اونجا.
وقتی رسیدم وایب عمارت نظرم رو جلب کرد. وایب قرمز و مشکی میداد انگار روش خون ریختی خیلی خوشگل بود.
وقتی وارد شدم یه خانوم اومد و منو به یه اتاق راهنمایی کرد.
اتاق درش قرمز بود و توش همه چیز سیاه بود
واو
_(کوک) بشینید.
چشم
.
.
.
.
بعد یک ساعت حرف زدن استخدام شدم.
همون خانوم مسن منو به یک اتاق برد با تم تمام قرمز اینجا چه وایب خوبی داره.
اون خانوم یه لباس بهم داد.
₩اینجا همه این لباس رو میپوشن.
چشم
لباس رو پوشیدم و رفتم پایین دوست پسر هانول اینجا بود رفتم سمتش.
تهیونگ؟
÷ا/ت اینجا کار میکنی.
آره از امروز.
* هی دختر اونجا چیکار میکنی بیا اینجا ببینم.
چشم. فعلا خداحافظ.
چیزی شده؟
*دور اون نگرد.
چرا
*اون خیلی خشن دومین ارباب اینجاست.
اون دوستمه
*واقعا؟
آره. اسمت چیه؟
*اسم من هینامیه.
میشهه ار ارباب های اینجا بهم بگی؟
*اولی کیم نامجون..مغز متفکره و نقشه هارو اون میکشه..دومی کیم سوکجین..وکیل پایه یک دادگستریه ب قول خودش قانونو با قانون دور میزنه...سومی مین یونگی..کارش شکنجه دادنه..یه اتاق پر از وسایل شکنجه داره...چهارمی جانگ هوسوک..مذاکره کنندس..با زبون چربش همه رو قانع میکنه..پنجمی پارک جیمین..جاسوسه و پلیس بین المللی دنبالشه..شیشمی کیم تهیونگ..همونی ک اونجا دیدیش..اون تک تیراندازه و ب ظاهر کیوته ولی باطن پلیدی داره..و اخری جئون جانگ کوک..سردسته ی همشون..رئیسشون..از همشون ترسناک تره..وای ب حالته اگ گیرش بیوفتی
چه..................
_____________________________________
حمایت؟
پارت:¹
ویو ا/ت
از اتاقم اومدم بیرون.
رفتم یچیزی از تو یخچال برداشتم و خوردم.
دینگ دینگ
کیه؟
درو باز کردم. بعله کی نبود جز حیوان این دوره زمونه پدرم(€)
€سلام بر جن.ده جان.
به من نگه جن.ده.
€مگه نیستی.
×چی میخوای.
€پول.
ندارم.
€یا تا آخر این هفته بهم پول میدی یا میری زیر خاب میشی(داد
باشه برو بیرون.
.
.
.
.
وای حالا چیکار کنم. درسته هانول(اسمش هانول بود؟)
.
.
.
.
.
الو سلام هانول(£)
£سلام عشقم چیکارا میکنی؟
هیچی والا خوبم. هانول میگم یه کار درست حسابی ندای برام.
£چرا چرا دوست پسرم بهم گفت اگه کسی آشنا داری بگو بیاد اونجا کار کنه.
چه کاریه؟
£خدمتکار یه عمارت بزرگ.
عاها امروز میتونم برم اونجا؟
£به شماره...........زنگ بزن بگو کی بری پیشش.
ممنون باااای.
.
.
.
سریع زنگ زدم به همون شماره. یه خوانوم مسن برداشت. (₩
₩عمارت آقایه جئون بفرمایید.
برای کار مزاحم شدم.
₩بعله دو ساعت دیگه اینجا باشید.
چشم.
.
.
.
رفتم یه هموم ۱۵ مینی گرفتم اومدم بیرون موهای سفید و مشکیم رو حالت دادم یه لباس پوشیدم یه میکاپ خیلی خوشگل هم کردم و رفتم اونجا.
وقتی رسیدم وایب عمارت نظرم رو جلب کرد. وایب قرمز و مشکی میداد انگار روش خون ریختی خیلی خوشگل بود.
وقتی وارد شدم یه خانوم اومد و منو به یه اتاق راهنمایی کرد.
اتاق درش قرمز بود و توش همه چیز سیاه بود
واو
_(کوک) بشینید.
چشم
.
.
.
.
بعد یک ساعت حرف زدن استخدام شدم.
همون خانوم مسن منو به یک اتاق برد با تم تمام قرمز اینجا چه وایب خوبی داره.
اون خانوم یه لباس بهم داد.
₩اینجا همه این لباس رو میپوشن.
چشم
لباس رو پوشیدم و رفتم پایین دوست پسر هانول اینجا بود رفتم سمتش.
تهیونگ؟
÷ا/ت اینجا کار میکنی.
آره از امروز.
* هی دختر اونجا چیکار میکنی بیا اینجا ببینم.
چشم. فعلا خداحافظ.
چیزی شده؟
*دور اون نگرد.
چرا
*اون خیلی خشن دومین ارباب اینجاست.
اون دوستمه
*واقعا؟
آره. اسمت چیه؟
*اسم من هینامیه.
میشهه ار ارباب های اینجا بهم بگی؟
*اولی کیم نامجون..مغز متفکره و نقشه هارو اون میکشه..دومی کیم سوکجین..وکیل پایه یک دادگستریه ب قول خودش قانونو با قانون دور میزنه...سومی مین یونگی..کارش شکنجه دادنه..یه اتاق پر از وسایل شکنجه داره...چهارمی جانگ هوسوک..مذاکره کنندس..با زبون چربش همه رو قانع میکنه..پنجمی پارک جیمین..جاسوسه و پلیس بین المللی دنبالشه..شیشمی کیم تهیونگ..همونی ک اونجا دیدیش..اون تک تیراندازه و ب ظاهر کیوته ولی باطن پلیدی داره..و اخری جئون جانگ کوک..سردسته ی همشون..رئیسشون..از همشون ترسناک تره..وای ب حالته اگ گیرش بیوفتی
چه..................
_____________________________________
حمایت؟
۶.۴k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.