28🍶🐦DeaDly kisses
ته:کوک اب بخور
کوک:خوبم مرسی
جیمین: فک کنم من برم بهتره
ته:خودم میام پیشت برو
جیمین:بابای
و جیمین رفت
ته:چیشد گریه کردی
کوک: وقتی گفت وقتشه صداش شبیه اون عوضی بود
ته:نمیخوام از دستت بدم کوک وقتی گریه میکنی انگار
دارن منو میشکنن
کوک:اخه منکه فقط دوستتم الان
ته:شاید نباشی
کوک:هستم میدونم که هستم
ته:نه تو هیچی نمیدونی اصلا نمیدونی وقتی کنارتم انگار قلبم میخواد بیاد بیرون و بقیشو نمیتونم بگم
کوک:نه اینا مال جیمینه
ته:نه نیست ماله توعه لعنت به من
کوک:نه نیست
ته:چجوری بهت بگم دوست دارم ها ولی
کوک:ولی چی
ته:ول جیمین نمیذاره
کوک:باشهکی طعمه شم
ته:پس فردا
و با این نقشه کشیا ساعت ده شد و خابیدن
[پرش زمانی صبح☁️🌝]
ته باعجله ساعت 9بیدار شدو با جیمین رفتن سرکار
همکار:سلام کمیسر و اقای پارک
ته:سلام شوگا
و رفتیم تو که یهو
جیمین: اره الان اگه من گریه کنم نمیای ولی کوک
جیمین رویه صندلیه خودش بود
ته:اون دوستمه و ضربه دیده ولی تو بیبی منی
جیمین: من دوست دارم ته
و ته وسط دفتر وایستاده بود که جیمین پاشد که بغلش کنه
---------------------------------------------------------------------اسماته🍦
ته از حرفای جیمین عصبی بود وقتی جیمین اومد پیشش سریع دکمه و زیپ شلوار خودشو وجیمینو باز کرد و جیمینو چسبوند به دیوار و کرد تو جیمین
جیمین: میدونستم ددی ولم نمیکنی
🍶🐦🍶🐦P28🍶🐦🍶🐦🍶i love you🐦🍶
خیلی وقت بود نذاشته بودمدرس داشتم
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#تهکوک
#کوکوی
#ویمین
کوک:خوبم مرسی
جیمین: فک کنم من برم بهتره
ته:خودم میام پیشت برو
جیمین:بابای
و جیمین رفت
ته:چیشد گریه کردی
کوک: وقتی گفت وقتشه صداش شبیه اون عوضی بود
ته:نمیخوام از دستت بدم کوک وقتی گریه میکنی انگار
دارن منو میشکنن
کوک:اخه منکه فقط دوستتم الان
ته:شاید نباشی
کوک:هستم میدونم که هستم
ته:نه تو هیچی نمیدونی اصلا نمیدونی وقتی کنارتم انگار قلبم میخواد بیاد بیرون و بقیشو نمیتونم بگم
کوک:نه اینا مال جیمینه
ته:نه نیست ماله توعه لعنت به من
کوک:نه نیست
ته:چجوری بهت بگم دوست دارم ها ولی
کوک:ولی چی
ته:ول جیمین نمیذاره
کوک:باشهکی طعمه شم
ته:پس فردا
و با این نقشه کشیا ساعت ده شد و خابیدن
[پرش زمانی صبح☁️🌝]
ته باعجله ساعت 9بیدار شدو با جیمین رفتن سرکار
همکار:سلام کمیسر و اقای پارک
ته:سلام شوگا
و رفتیم تو که یهو
جیمین: اره الان اگه من گریه کنم نمیای ولی کوک
جیمین رویه صندلیه خودش بود
ته:اون دوستمه و ضربه دیده ولی تو بیبی منی
جیمین: من دوست دارم ته
و ته وسط دفتر وایستاده بود که جیمین پاشد که بغلش کنه
---------------------------------------------------------------------اسماته🍦
ته از حرفای جیمین عصبی بود وقتی جیمین اومد پیشش سریع دکمه و زیپ شلوار خودشو وجیمینو باز کرد و جیمینو چسبوند به دیوار و کرد تو جیمین
جیمین: میدونستم ددی ولم نمیکنی
🍶🐦🍶🐦P28🍶🐦🍶🐦🍶i love you🐦🍶
خیلی وقت بود نذاشته بودمدرس داشتم
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#تهکوک
#کوکوی
#ویمین
۱۰.۹k
۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.