پارت ۲ آنچه در خانه سانو ها می گذرد

سلام بر دوستان گل(:
بعد مایکی گفت
رهبر شماره ۳ توکیو مانجی گنگ بیا بالا
دیدم که کیساکی پهن مغز اومد بالا
(ا/ت کیساکی رو از پیش دبستانی میشناسه)
دیدم که موز می....نه تاکه میچی خوابوند تو صورت کیساکی ناخداگاه خندم گرفت
هرهرهرهرهرررررر(بلند)
همه از جمله کیساکی عین بز داشتن منو نگاه می کردن😑😑
باجی رفت عین گورباخ موز.....نه تاکه رو زد
منم عین سگ پریدم رو کله ی باجی گفتم
پدر گربهههه خب چرا موز میچی رو میزنی بی فانوسسسس🔪🔪
باجی گفت
اولن از سر من بیا پایین.دومن به تو چه.سومن من دیگه عضو تومان نیستم.چهارمن من عضو والهالا هستم
(سر دعوا ۲ بوزین...نه گنگ)
کازوتورا رو دیدم گفتم
عهههه سلام موزوتورا |:
دیدم باجی کنارشه کرمم گرفت داد زدم
شیییپ کازوتورا و باجی..خوشبخت بشید
کازوتورا و باجی مرز گوجه را رد کردند و سکته ناقص را زدند





دعوا شروع شد
هایتانی ها عین بز داشتن منو نگاه میکردن
حالا ولش کن
دیدن کازوتورا چاقو به دست داره سمت باجی میدوه
عین جت رفتم خودمو سپر بالای باجی ژونم کردم
چاقو خورد تو دلم
بلند داد زدم
آییییی تو روحت /=
مایکی داد زد
ا/تتتتتتتتتت
باجی تو شک بود
کازوتورا افتاد زمین
دست منم غرق خوون
چشمام سیاهی رفت و افتادم زمین







































پارت بعد همین الان😑😑
تو پارت بعد عکس ا/ت رو میدم
کلا پارت بعد راجب ا/ت هس