آیدل جذاب من قسمت چهاردهم:))
کوک رفت داخل وقتی جین و دید بغضش ترکید و شروع کرد به گریه کردن
_ جین هیونگگگگگگگگ
# چی شده باز چه گوهی خوردی ؟
_ با ته هقق دعوام شد و زدمش هق
# چیکار کردی؟
_ هیونگ بخدا نمیخواستم بزنمش
# بیا بشین ببینم چرا ؟ چیشده ؟
بعد دو ساعت کوک همه چیزو برای جین تعریف کرد
# آخه چرا این فکرو کرد ؟ کاری کردی؟
_ نه ولی خیلی پشیمونم
اونقدر پشیمون بود که حتی نمیتونست حرف بزنه
چجوری تونست ؟ اون بدنی به این زیبایی رو خراب کرد ؟ کوک حتی نمیتونست بفهمه جین چی میگه
_ جین به لحظه من الان میام
رفت داخل انباری آشپز خونه و به ته زنگ زد
+ الوو؟ کوک خودتی؟
_ کجایی؟
+ داخل خیابون
_ تکون نخور الان میام
+ اما ..... الو ؟ کوککک
کوک بدون اینکه به جین چیزی بگه یا بهش اهمیت بده اومد بیرون و سریع دوید بدون هیچ معطلی دوید تا بتونه ته رو ببینه شاید نمیتونست کارایی که کرده بود و جبران کنه اما از این به بعد قدر تهیونگش و بیشتر میدونست
چراغ برای رفت آمد وسط خیابون قرمز بود
ولی جونگ کوک تحمل نداشت تهیونگ اون طرف خیابون دید اما نمیتونست بره پیشش بغلش کنه و برای این اتفاقات اخیر ازش عذر خواهی کنه
تا بتونه همه چیز و جبران کنه تا بتونه همه چیز و درست کنه
بتونه عزیز ترین کسش و خوشبخت کنه
بتونه عشق و بهش بده چیزی که این همه مدت کسی بهش نمیداد
ادامه داره
_ جین هیونگگگگگگگگ
# چی شده باز چه گوهی خوردی ؟
_ با ته هقق دعوام شد و زدمش هق
# چیکار کردی؟
_ هیونگ بخدا نمیخواستم بزنمش
# بیا بشین ببینم چرا ؟ چیشده ؟
بعد دو ساعت کوک همه چیزو برای جین تعریف کرد
# آخه چرا این فکرو کرد ؟ کاری کردی؟
_ نه ولی خیلی پشیمونم
اونقدر پشیمون بود که حتی نمیتونست حرف بزنه
چجوری تونست ؟ اون بدنی به این زیبایی رو خراب کرد ؟ کوک حتی نمیتونست بفهمه جین چی میگه
_ جین به لحظه من الان میام
رفت داخل انباری آشپز خونه و به ته زنگ زد
+ الوو؟ کوک خودتی؟
_ کجایی؟
+ داخل خیابون
_ تکون نخور الان میام
+ اما ..... الو ؟ کوککک
کوک بدون اینکه به جین چیزی بگه یا بهش اهمیت بده اومد بیرون و سریع دوید بدون هیچ معطلی دوید تا بتونه ته رو ببینه شاید نمیتونست کارایی که کرده بود و جبران کنه اما از این به بعد قدر تهیونگش و بیشتر میدونست
چراغ برای رفت آمد وسط خیابون قرمز بود
ولی جونگ کوک تحمل نداشت تهیونگ اون طرف خیابون دید اما نمیتونست بره پیشش بغلش کنه و برای این اتفاقات اخیر ازش عذر خواهی کنه
تا بتونه همه چیز و جبران کنه تا بتونه همه چیز و درست کنه
بتونه عزیز ترین کسش و خوشبخت کنه
بتونه عشق و بهش بده چیزی که این همه مدت کسی بهش نمیداد
ادامه داره
۶.۹k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.