این داستان:جرعت و حقیقت لوسیفر و الستور
_بطری به طرف لوسیفر و الستور می افتد
لوسیفر 《خوب جوجو بگو ببینم ج یا ح؟😏😈
الستور《همیشه جرعت رو انتخاب خاهم کرد!
لوسیفر 《آممم...خبب (یه بشکن میزنه)آآآآهااااا گرفتممم آنجل میشه یدونه از لباساتو بیاری؟
آنجل 《باشه .
(آنجل یکی از لباس هایش را آورد)
آنجل 《بفرمایید!😊
لوسیفر《هاهاها (خنده شیطانی)خب اَل بپوشش!
الستور《هممم.. باشه ولی نباید این شوخی رد با من میکردی!
لوسیفر 《خفهه بپوشش ببینم👀
(همونطور که میدونید لباس های آنجل یه ذره بیتربیته
الستور《بیا پوشیدم! حالا میخای چیکار کن....
(لوسیفر درحال نگاه کردن به جاهی نامربوط)
الستور《اوهوووویییی مردککک یالغوز هیز کجا رو نگا میکنی
_________________________________________
( موقعیت:مراسم ختم لوسیفر مورنینگ استار)
پلیس《آقای الستور رد خون لوسیفر به شما میرسه هدفتون از زجر کش کردن جناب لوسیفر چی بوده؟
الستور《آآمم ... یه اختلاف خیلییی کوچیک بود
پلیس《ولی آقای الستور شما جناب لوسیفر رو کامل از بین بردین به جز یه تیکه از لباسش هیچی ازش نمونده!
{راوی:سلااام گلای توخونه! نتیجه اخلاقی این داستان=با الستور ج ح بازی نکنید
حالا خود دانید!}
لوسیفر 《خوب جوجو بگو ببینم ج یا ح؟😏😈
الستور《همیشه جرعت رو انتخاب خاهم کرد!
لوسیفر 《آممم...خبب (یه بشکن میزنه)آآآآهااااا گرفتممم آنجل میشه یدونه از لباساتو بیاری؟
آنجل 《باشه .
(آنجل یکی از لباس هایش را آورد)
آنجل 《بفرمایید!😊
لوسیفر《هاهاها (خنده شیطانی)خب اَل بپوشش!
الستور《هممم.. باشه ولی نباید این شوخی رد با من میکردی!
لوسیفر 《خفهه بپوشش ببینم👀
(همونطور که میدونید لباس های آنجل یه ذره بیتربیته
الستور《بیا پوشیدم! حالا میخای چیکار کن....
(لوسیفر درحال نگاه کردن به جاهی نامربوط)
الستور《اوهوووویییی مردککک یالغوز هیز کجا رو نگا میکنی
_________________________________________
( موقعیت:مراسم ختم لوسیفر مورنینگ استار)
پلیس《آقای الستور رد خون لوسیفر به شما میرسه هدفتون از زجر کش کردن جناب لوسیفر چی بوده؟
الستور《آآمم ... یه اختلاف خیلییی کوچیک بود
پلیس《ولی آقای الستور شما جناب لوسیفر رو کامل از بین بردین به جز یه تیکه از لباسش هیچی ازش نمونده!
{راوی:سلااام گلای توخونه! نتیجه اخلاقی این داستان=با الستور ج ح بازی نکنید
حالا خود دانید!}
۳.۹k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.