ادامه ی پارت سه

از خواب پا شدم که دیدم ساعت شیش هست یا حضرت پشم پشمام ریختت
سریع از جام پا شدم و رفتم wc و بعدش رفتم سمت سالن غذا خوری و یه چیزی برام اوردن و خوردم تمام این ها تو یه یک ساعت انجام شد
بعد از اون رفتم یکم با گوشیم ور رفتم و بعدش حمام حمامم یک ربع طول کشید و بعدش حاظر شدم یک لباسی پوشیدم که نه شیک باشه نه بی کلاس(بله بله عکسش رو میزارم 😂)
رفتم سمت پارکینگ و دوباره همون موتور رو برداشتم و حرکت کردم سمت ادرسی که داده بود

(ا/ت)

همینطوری داشتم با گوشیم ور میرفتم که زنگ خورد با خودم گفتم جانگ کوکه و رفتم سمت در که با قیافه ی یک پسر چندش مواجه شدم که احتمالا مست بود

؛ این نشان اون مردس

-اقا حالتون خوبه
؛ نه نیاز دارم
-چی به چی نیاز دارین
؛ به بدن یه دختر مثل تو
سریع متوجه منظورش شدم و خواستم برم داخل خونه که پام رو گرفت
-اجوشی ولم کن
؛ نه تو باید برا من بشی
-نه ولم کننننن جانگ کوک جانگ کوک
نمیدونم چرا جانگ کوک رو صدا میزدم ولی یه حسی بهم میگفت تنها کسی که میتونه کمکم کنه همونه
-جانگ کوککککککک
یه دفعه پخش زمین شد و همینطوری یکی داشت بهش مشت میزد
(کوک)
موتور رو سر کوچه پارک کردم که صدایی توجهم رو جلب کرد یکم بیشتر گوش دادم که فهمیدم صدای ا/تس سریع خودم رو بهش رسوندم که دیدم یه مرده پاش رو گرفته......

پایان پارت سه

نظرات +۲۰ غیر از این نمیزارم