عشق قرار دادی پارت ۲۸
ویو لیا
جیمین ادرسو فرستا که به بابام نشون دادم
ب.ل : پاشو بریم
لیا: باشه ، رفتم اماده شدم و راه افتادیم رفتیم امریکا
وقتی رسیدیم بابام گفت تو در بزن من دخالت نمیکنم خودت صحبت کن و بیا من میرم هتل
رفتم در زدم یه خانم جوان زیبا در رو باز کرد قد بلند موهای بلوند که گفت
بلا: سلام شما ؟؟
لیا : سلام شما بلا هستید ؟
بلا : بله بفرمایید
لیا : میتونم بیام داخل ؟
بلا : البته بفرمایید
رفتن داخل و نشستن
لیا : خوب ببین من هوانگ لیا هستم
بلا : اهان همون طراح لباس مشعور خوشبختم
لیا: منم ، میخوام همه چیو راجب خودت و جیمین بگی
بلا : چه نسبتی با جیمین داری ؟
لیا : دوست دخترشم
بلا : چی !
لیا : زود باش دیگه
بلا : باشه ، چند سال پیش شوهرم با جیمین که دوستای صمیمی بودن بیرون بود تقریباً نزدیک ۴ ساعت شد زنگ میزدم هیچ کدوم جوابمو نمیدادن قلبم داشت تیکه تیکه میشد نگران بودم اون موقع پسرم کارلوس ۱ ساله بود و منم ۲۱ سالم تا که از بیمارستان بهم زنگ زدن و گفتن شوهرت فوت شده دنیام رو سرم خراب شد دیوونه شدم افسرده شدم دوسال دارو مصرف کردم تاکه جیمین منو خوب کرد هروز کنارم بود کارلوش جیمینو باباش میدونه ولی از جیمین فاصله بگیر چون جیمین حقه منو بچمه
لیا: ............
بخدااااا که این سری لایکا نرسه نمیزارم اینهمه ادم میخونن دستشون به لایک نمیرسه بخداکه ۱۵ تاست ۱۰۰ تا که نخواستم منم دارم زحمت میکشم
۱۵ لایک
جیمین ادرسو فرستا که به بابام نشون دادم
ب.ل : پاشو بریم
لیا: باشه ، رفتم اماده شدم و راه افتادیم رفتیم امریکا
وقتی رسیدیم بابام گفت تو در بزن من دخالت نمیکنم خودت صحبت کن و بیا من میرم هتل
رفتم در زدم یه خانم جوان زیبا در رو باز کرد قد بلند موهای بلوند که گفت
بلا: سلام شما ؟؟
لیا : سلام شما بلا هستید ؟
بلا : بله بفرمایید
لیا : میتونم بیام داخل ؟
بلا : البته بفرمایید
رفتن داخل و نشستن
لیا : خوب ببین من هوانگ لیا هستم
بلا : اهان همون طراح لباس مشعور خوشبختم
لیا: منم ، میخوام همه چیو راجب خودت و جیمین بگی
بلا : چه نسبتی با جیمین داری ؟
لیا : دوست دخترشم
بلا : چی !
لیا : زود باش دیگه
بلا : باشه ، چند سال پیش شوهرم با جیمین که دوستای صمیمی بودن بیرون بود تقریباً نزدیک ۴ ساعت شد زنگ میزدم هیچ کدوم جوابمو نمیدادن قلبم داشت تیکه تیکه میشد نگران بودم اون موقع پسرم کارلوس ۱ ساله بود و منم ۲۱ سالم تا که از بیمارستان بهم زنگ زدن و گفتن شوهرت فوت شده دنیام رو سرم خراب شد دیوونه شدم افسرده شدم دوسال دارو مصرف کردم تاکه جیمین منو خوب کرد هروز کنارم بود کارلوش جیمینو باباش میدونه ولی از جیمین فاصله بگیر چون جیمین حقه منو بچمه
لیا: ............
بخدااااا که این سری لایکا نرسه نمیزارم اینهمه ادم میخونن دستشون به لایک نمیرسه بخداکه ۱۵ تاست ۱۰۰ تا که نخواستم منم دارم زحمت میکشم
۱۵ لایک
۳.۹k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.