پارت۴۴

میخواستم جیغ بزنم که دستشو گذاشت رو دهنم گفت
-صدات در نیاد
درو بستو اومد تو خونه تلفنشو برداشت زنگ زد و شروع کرد حرف زدن
-پیدام کردن ... ولی فرار کردم .... فعلا میرم خونه کورش اونجا جام امنه
-تو از طرف کورشی (اگر براش فامیلی گذاشتم یادم نمیاد و لطف کنید یاد آوری کنید اگر که نزاشتم از این به بعد کورش عظیمی   اوکی؟)
-تو اینو از کجا میشناسی
-از خونم برو بیرووووووونننن گمشوووووو
-خفه شوووو
-نمیخوام   کمک کممممممککککککک تروخدا..
-ببین یه بار دیگه زر اضافی بزنی میکشم
-دستتو بکشش اصن تو کیی؟؟؟؟ هااا کی هستی چه کاره ای آدم کورشی؟؟ پلیسا برا چی افتادن دنبالت
-من نه آدم کورشم نه کورش رو میشناسم بهم معرفی شده همینن پلیسا هم به خاطر دزدیی که کردم دنبالمن
-میخوای بری پیش کورش؟
-اره باید برم
-امشبو بمون کارت دارم
حوصله ادم جن..ده رو ندارم
-منحرف بدبخت منظورم حرفه
-میشنوم
-بیا بشین
-تو باند داری اره؟
-چی میخوای؟
-کمکم کن من ....
ماجرامو براش از اول تا آخر تعریف کردم
-تو میخوای انتقام بگیری؟
-اره
-خیل خب کمکت میکنم به شرط اینکه تو هم کمکم کنی
-چه کمکی؟
-ببین کورش دشمن منه
-پس همکارین ؟
-تو چیکار به این موضوع داری فقط گوش کن
-میخوام شکستش بدم تمام اون چیزی که الان داره برا منه کورش داداشمه
-چیییی پس برا چی گفتی نمیشناسی
-چون نمیدونستم تو اینجور مشکلی داری
-کمکت میکنم
-ببین من یه بار دارم تو میری اونجا فعلا کار میکنی تا اینکه من بهت بگم
-خیل خب باشه