دوپارتی ( استاد پارک )
ویو ا/ت
استاد پارک صدام کرد
استاد پارک : ا/ت یکی از اعضا خانوادت اومدن؟
ا/ت : عااا بله استاد پارک الان میان برادرمه
استاد پارک : اوکی ا/ت
رفتم بیرون نامجون رفت تو کلاس
بعد چند مین رفتم پیش نامجون
ا/ت : نامجون چی گفتتت
نامجون : گفت باید تو شیمی بهتر بشی این ترم میندازتت
ا/ت : نامجون تو شیمیت خوبه بمون پیشم بهم یاد بده
نامجون : من کار و زندگیم امریکاس نمیتونم بهت درس بدم
ا/ت : اوکی بای داداشی
نامجون : بای
رفتم تو کلاس استاد پارک فقط بود تو کلاس
استاد پارک : برو تو دفتر
ا/ت : چشم
رفتم توی دفتر هیچکس نبود و بعدش استاد پارک اومد و در رو قفل کرد
ا/ت : استاد چرا در رو قفل میکنین؟؟ (ترسیده)
استاد پارک : استاد پارک دیگه نیستم میتونی جیمین صدام کنی؟؟ یااا د//دی ؟؟
ا/ت : اس..تاد منظور..تون رو نمیف...همم (ترسیده لکنت)
جیمین : یعنی تو الان ما//ل منی
ا/ت : یعنی الان شما دوس//ت پس//رم هستید ؟؟؟
جیمین : انقد رسم//ی حرف نزن
ا/ت : باشه (ترسیده)
جیمین :حالا بیا بریم عمارتم
ا/ت : باشه بریم (اروم)
پایانننننن
چطور شد🤲🏾⭐️
#درخواستی #فیک #فیکشن
استاد پارک صدام کرد
استاد پارک : ا/ت یکی از اعضا خانوادت اومدن؟
ا/ت : عااا بله استاد پارک الان میان برادرمه
استاد پارک : اوکی ا/ت
رفتم بیرون نامجون رفت تو کلاس
بعد چند مین رفتم پیش نامجون
ا/ت : نامجون چی گفتتت
نامجون : گفت باید تو شیمی بهتر بشی این ترم میندازتت
ا/ت : نامجون تو شیمیت خوبه بمون پیشم بهم یاد بده
نامجون : من کار و زندگیم امریکاس نمیتونم بهت درس بدم
ا/ت : اوکی بای داداشی
نامجون : بای
رفتم تو کلاس استاد پارک فقط بود تو کلاس
استاد پارک : برو تو دفتر
ا/ت : چشم
رفتم توی دفتر هیچکس نبود و بعدش استاد پارک اومد و در رو قفل کرد
ا/ت : استاد چرا در رو قفل میکنین؟؟ (ترسیده)
استاد پارک : استاد پارک دیگه نیستم میتونی جیمین صدام کنی؟؟ یااا د//دی ؟؟
ا/ت : اس..تاد منظور..تون رو نمیف...همم (ترسیده لکنت)
جیمین : یعنی تو الان ما//ل منی
ا/ت : یعنی الان شما دوس//ت پس//رم هستید ؟؟؟
جیمین : انقد رسم//ی حرف نزن
ا/ت : باشه (ترسیده)
جیمین :حالا بیا بریم عمارتم
ا/ت : باشه بریم (اروم)
پایانننننن
چطور شد🤲🏾⭐️
#درخواستی #فیک #فیکشن
۵۱.۷k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.