پارت جدید اومد شرمنده نبودم نت نداشتم
♢رنگ خون♢
^P⑦^
____________________________
~ویو لیسا~
وای واقعا خونش خیلی خوشمزه بود فکر کنم یه 250 سالی میشد خون ب این خوشمزگی نخورده بودم وقتی کامل سیر شدم دیدم بیهوش شده و دستش پر خونه بلندش کردمو دستشو شستم و با باند بستمش و بردم گذاشتمش تو اتاق رو تخت خودمم رفتم دندونامو شستم چون رنگ خون شده بودو رفتم نشستم رو مبل اگه تهیونگ بفهمه نمیتونم نقشمو عملی کنم و سرزمین "red star"(ستاره سرخ) منو تبدیل به یه آدم عادی میکنه من از طرف پادشاه سرزمین ستاره سرخ یا همون پدر خودم ماموریت دارم از رو زمین ی مردو عاشق خودم کنم تا ببرمش ب سرزمین خودمو تبدیل ب یه خوناشام بشه تا حکومت نجات پیدا کنه (نمیدونم فهمیدین یا نه 🫡)ساعت 6 بودو داشت غروب میشد تهیونگم تا چند ساعت دیگه میومد خونه شامی ک ا.ت درست کرده بود تقریبا پخته بود منم بلند شدمو رفتم میزو چیدم و منتظر تهیونگ شدم
(1 ساعت بعد) ~ویو ا.ت~
کم کم چشمامو باز کردم دیدم رو تختم دستم خیلی میسوخت دیدم باند پیچی شده
^P⑦^
____________________________
~ویو لیسا~
وای واقعا خونش خیلی خوشمزه بود فکر کنم یه 250 سالی میشد خون ب این خوشمزگی نخورده بودم وقتی کامل سیر شدم دیدم بیهوش شده و دستش پر خونه بلندش کردمو دستشو شستم و با باند بستمش و بردم گذاشتمش تو اتاق رو تخت خودمم رفتم دندونامو شستم چون رنگ خون شده بودو رفتم نشستم رو مبل اگه تهیونگ بفهمه نمیتونم نقشمو عملی کنم و سرزمین "red star"(ستاره سرخ) منو تبدیل به یه آدم عادی میکنه من از طرف پادشاه سرزمین ستاره سرخ یا همون پدر خودم ماموریت دارم از رو زمین ی مردو عاشق خودم کنم تا ببرمش ب سرزمین خودمو تبدیل ب یه خوناشام بشه تا حکومت نجات پیدا کنه (نمیدونم فهمیدین یا نه 🫡)ساعت 6 بودو داشت غروب میشد تهیونگم تا چند ساعت دیگه میومد خونه شامی ک ا.ت درست کرده بود تقریبا پخته بود منم بلند شدمو رفتم میزو چیدم و منتظر تهیونگ شدم
(1 ساعت بعد) ~ویو ا.ت~
کم کم چشمامو باز کردم دیدم رو تختم دستم خیلی میسوخت دیدم باند پیچی شده
۵.۸k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.