از بازگشت حرف میزد
از بازگشت حرف میزد
از دلتنگی نداشته اش
از عشق دروغین اش
میگفت پشیمان است
اما چشمانش...
دگر شور و شوق قدیم را نداشت
و باز هم دروغ گفت
جانی در من نمانده بود
برایم مهم نبود
پس میگویم :
دیگر چه باشی چه نباشی
تنها کتاب بالینیِ من شدهای
در این اتاقِ پُر از کتابهای ناخوانده
از دلتنگی نداشته اش
از عشق دروغین اش
میگفت پشیمان است
اما چشمانش...
دگر شور و شوق قدیم را نداشت
و باز هم دروغ گفت
جانی در من نمانده بود
برایم مهم نبود
پس میگویم :
دیگر چه باشی چه نباشی
تنها کتاب بالینیِ من شدهای
در این اتاقِ پُر از کتابهای ناخوانده
۱.۱k
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.