داری از دست های کسی میروی
داری از دست های کسی میروی
که هر بار صحبت از رفتنت شد زبانش را گاز گرفت
و زیر لب ،تمام اعتقاداتش را / تف کرد
که از پس در هم نگه داشتنمان بر نمی آیند
اگر کافر شدن فایده داشت آنقدر به آغوشت شِرک می ورزیدم
که آسمان به زمین بیاید و هیچ هواپیمایی بدون اجازه ی من
روی حرف های تو بلند نشود ...
تو به درد ِ رفتن نمی خوری
من با انتظار زیر یک سقف نمی خوابم
و گریه ، راه ِ دموکراتیکی برای پشیمان کردنت نیست
مرا به ترافیک ِ خیابان ها بسپر به سیگار های انفردی
به پرسه های موازی در کافه های انقلاب زده
به ضبط صوت کهنه ای که بی تو از هیچ عاشقانه ای حساب نمی برد
.
.
.
آنجا که رسیدی کافه ای پیدا کن
و دو قهوه سفارش بده ...
و جای خالیم را آنقدر به حرف بگیر که فنجان ها عاشق هم شوند
من هم به اولین آکاردئون به دستی که برسم
تمام دار و ندارم را میدهم تا ............
(( بــــــــــــــــا تو رفتم
بــــــــــــــــــــــی تو باز آمدم
از سر ِ کــــــــــوی او
.
.
.
دل ِ دیـــــــوانه )
که هر بار صحبت از رفتنت شد زبانش را گاز گرفت
و زیر لب ،تمام اعتقاداتش را / تف کرد
که از پس در هم نگه داشتنمان بر نمی آیند
اگر کافر شدن فایده داشت آنقدر به آغوشت شِرک می ورزیدم
که آسمان به زمین بیاید و هیچ هواپیمایی بدون اجازه ی من
روی حرف های تو بلند نشود ...
تو به درد ِ رفتن نمی خوری
من با انتظار زیر یک سقف نمی خوابم
و گریه ، راه ِ دموکراتیکی برای پشیمان کردنت نیست
مرا به ترافیک ِ خیابان ها بسپر به سیگار های انفردی
به پرسه های موازی در کافه های انقلاب زده
به ضبط صوت کهنه ای که بی تو از هیچ عاشقانه ای حساب نمی برد
.
.
.
آنجا که رسیدی کافه ای پیدا کن
و دو قهوه سفارش بده ...
و جای خالیم را آنقدر به حرف بگیر که فنجان ها عاشق هم شوند
من هم به اولین آکاردئون به دستی که برسم
تمام دار و ندارم را میدهم تا ............
(( بــــــــــــــــا تو رفتم
بــــــــــــــــــــــی تو باز آمدم
از سر ِ کــــــــــوی او
.
.
.
دل ِ دیـــــــوانه )
۱.۴k
۲۸ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.