موچی کیوت من p7
صبح
ویو ا/ت
از خواب پاشدم دیدم جیمین نیس رفتم دستشویی کارای یازمو کردم موهامو شونه کردم رفتم پایین دیدم جیمین داره اشپزی میکنه رفتم از پشت بقلش کردم
جیمین: سلام بیبی
ا/ت: سلام موچی من
جیمین: یادم باشه دفعه بعد من باید از پشت بقلت کنم
برو بشید صبحونرو برات بیارم اماده شد
رفتم نشستم رو صندلی جیمینم بعد چند مین اومد
خب بخور ببین چجوریه
یکم ازش خوردم عالی بود
ا/ت:عالیههههههه (با داد)
جیمین: مرسی (خندیدن) ولی فکر کنم از دست پخت تو بهتر نیس
ا/ت: معلومه که اره دست پخت من عالی اصلا حرف نداره
جیمین: پس ناهار باتو
ا/ت: باش
جیمین: خب حالا چیکار کنیم الان ساعت 11:10
ا/ت: اممممم نمد
تو همین فکرا بودم ک از جیمین پرسیدم
ا/ت: امروز چند شنبه؟
جیمین: پنجشنبه
ا/ت: شنبه امتحان ریاضی داریم خاک تو سرم هیچی نخوندم
جیمین: حالا جمعه هم وقت هس
ا/ت: اوهوم پس مشکل حل شد
جیمین: بیا فیلم ببینیم
ا/ت: حالا چی ببینیم
جیمین: عاشقانه
ا/ت: اوق😐 ن ترسناک میبینیم
جیمین: مطمئنی؟ اخه فیلمترسناکای من فرق داره
ا/ت: ارع مطمئنم
جیمین: باشه
ویو جیمین
دوتا پارت گذاشتم
ویو ا/ت
از خواب پاشدم دیدم جیمین نیس رفتم دستشویی کارای یازمو کردم موهامو شونه کردم رفتم پایین دیدم جیمین داره اشپزی میکنه رفتم از پشت بقلش کردم
جیمین: سلام بیبی
ا/ت: سلام موچی من
جیمین: یادم باشه دفعه بعد من باید از پشت بقلت کنم
برو بشید صبحونرو برات بیارم اماده شد
رفتم نشستم رو صندلی جیمینم بعد چند مین اومد
خب بخور ببین چجوریه
یکم ازش خوردم عالی بود
ا/ت:عالیههههههه (با داد)
جیمین: مرسی (خندیدن) ولی فکر کنم از دست پخت تو بهتر نیس
ا/ت: معلومه که اره دست پخت من عالی اصلا حرف نداره
جیمین: پس ناهار باتو
ا/ت: باش
جیمین: خب حالا چیکار کنیم الان ساعت 11:10
ا/ت: اممممم نمد
تو همین فکرا بودم ک از جیمین پرسیدم
ا/ت: امروز چند شنبه؟
جیمین: پنجشنبه
ا/ت: شنبه امتحان ریاضی داریم خاک تو سرم هیچی نخوندم
جیمین: حالا جمعه هم وقت هس
ا/ت: اوهوم پس مشکل حل شد
جیمین: بیا فیلم ببینیم
ا/ت: حالا چی ببینیم
جیمین: عاشقانه
ا/ت: اوق😐 ن ترسناک میبینیم
جیمین: مطمئنی؟ اخه فیلمترسناکای من فرق داره
ا/ت: ارع مطمئنم
جیمین: باشه
ویو جیمین
دوتا پارت گذاشتم
۶۵.۸k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲