a few days part 7

بد نیم ساعت ولم کرد حالم خیلی بد بود اولین بار بود که تجربش میکردم اونم اینتور بزور
بیا کمکت کنم لباستو بپوشی = کوک
بهم دس نزن ولم کن / گریه = ته مو
اوکی = کوک
پات درد میکنه = کوک
خیلی = ته مو
لباسمو پوشیدم از اتاق اومدم بیرون
میخوای برسونمت خونه = کوک
خودم میرم / گریه = ته مو
حالت خوب نیست بزار برسونمت= کوک
راضیم کرد اون منو رسوند هتل
تو اون موقه ایی که منو جونگ کوک تو اتاق بودیم هوسوک ۱۳ بار به گوشیم زنگ زد
رفتم هتل دیدم رو کاناپه ی جلوی در نشسته
تا الان کجا بودی / داد = هوسوک
داشتم راضیش می کردم = ته مو
چرا جواب تلفنو ندادی = هوسوک
نمی تونستم = ته مو
چرا می لنگی = هوسوک
زمین خوردم = ته مو
چطوری خوردی که شبیح اوردک راه میری = هوسوک
نمی دونم = ته مو
چشات خیسه چرا = هوسوک
عه بیست سوالی مگه / داد = ته مو
خوب اوکی بریم بخوابیم = هوسوک
هوسوک = ته مو
جانم بیبی گرل = هوسوک
حالم خوب نیس / گریه / بغلش کردم = ته مو
گریه نکن چی شده = هوسوک
هیچی ول کن چون اومدم ژاپن اینه ول کن بریم بخوابیم = ته مو
بغلم کرد منو برد تو رختخواب روم لاحاف کشید بغلم کرد خوابیدیم صب با قل قلک بیدارم کرد
نکن بابا روانی میخوام بخوام / داد = ته مو
آروم باش چته بدت اومد = هوسوک
میخوام بخوابممممممم= ته مو
پاشو نمی زارم میخوایم بریم بیرون خرید کلی وسایل برات میخرم= هوسوک
بلند شدم سری رو تخت نشستم
خوب من امادم بریم = ته مو
واییییییییییی کیوت = هوسوک
اون روز کلی وسایل برام خرید رفتیم کنسرت خیلی خوب بود