استاد ماهر(دکتر قلب من)🫂❤🥺 ادامه پارت𖣘𖣘②⑦𖣘𖣘
بعد یه ساعت شوگا جینهو رو بر پیش ته
چشماش باز بود ولی هیچ حرکتی نمیکرد
شوگا:اشکاتو پاک کن اون همه چیو میفهمه ، تو که نمیخوای ناراحت بشه؟
جینهو بعد اینکه اشکاشو پاک کرد رفت توی اتاق
جینهو:داداش؟خوبی؟ میدونی چقدر نگرانت شدم*بغض*توروخودا خوب شو، همش تقصیر منه*گریه*
با این حرفش ته اشکی از چشماش اومد
با صدای بوق دستگاه جینهو نتونست خودشو کنترل کنه و زد زیر گریه
...
چشماش باز بود ولی هیچ حرکتی نمیکرد
شوگا:اشکاتو پاک کن اون همه چیو میفهمه ، تو که نمیخوای ناراحت بشه؟
جینهو بعد اینکه اشکاشو پاک کرد رفت توی اتاق
جینهو:داداش؟خوبی؟ میدونی چقدر نگرانت شدم*بغض*توروخودا خوب شو، همش تقصیر منه*گریه*
با این حرفش ته اشکی از چشماش اومد
با صدای بوق دستگاه جینهو نتونست خودشو کنترل کنه و زد زیر گریه
...
۵۲.۵k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.