فیک بنظرت میشه
فیک بنظرت میشه
𝙥𝙖𝙧𝙩 𝙤𝙣𝙚
جینا ویو»
از اون روز متنفرم. از روزای بارونی متنفرم.از پسرا متنفرم. از مدرسه متنفرم. و این حسا تا اخرش توی زندگی من نقش دارن.
همه ی اینا مربوط میشه به یکسال پیش از خودم متنفر میشم وقتی اینارو به یاد میارم
فلش بک«یکسال پیش»
جینا:جونگکوک نکن دیگه مردم از بس قلقلکم دادی( با خنده)
کوک:حقته.تا تو باشی هرچی ددیت گفت بگی چشم
جینا:باشه باشه غلط کردم( با خنده )
کوک:دفعه بعدی بخششی نیست
جینا:واییی باشه بابا
کوک:حالا لپم و بوس کن تا ببخشمت
جینا:باشه تا اومدم لپشو بوس کنم اونم صورتشو برگردوند و اروم لبای یخ زدش رو روی لبام گذاشت و اروم مک میزد
جینا:کوکیییییییییی خیلی بدیییییییییییی
کوک:من بدم؟
جینا:عررررر
:کوک واسا بینم بغلش کردم و سرش و بوس کردم
«فردای اون روز»
از زبان جینا
من و کوک باهم زندگی میکردیم باهم میرفتیم مدرسه حتی قراره یک ماه دیگه بیاد خواستگاریم ولی مامان و بابام گفتن جونگکوک ادم خطرناکیه دوست نداریم باهاش باشی برای همین از خونه پرتم کردن بیرون
خودمم برام عجیب بود که چجوریه که یه ادم عادی یه عمارت بزرگ داشته باشه
کلی خدمتکار
هرشب مهمونی کاری داشته باشه
تو اتاق کاریش هیچکس نمیتونه بیاد
عجیبه.
دوست ندارم ارش بپرسم احساس خوبی به این سوالا ندارم
دیدم نزدیکای ساعت ۸شبه که از صدای زیر زمین و صدای شلیک و جیغ و گریه میاد
اروم با تمام ترس و لرزی که داشتم
به زیرزمین رفتم
لای در و کمی با کردم
از صحنه ای که دیدم پاهام سست شد
دستام و جلو دهنم گرفتم تا جیخ نزنم و اروم گریه میکردم.
پایان پارت اول
شرایط و کم میزارم چون اولین فیکه
اول بگین بینم ادامه بدم؟
شرایط:
𝙡𝙞𝙘𝙠 10
𝙘𝙖𝙢𝙚𝙣𝙩 20
𝙛𝙤𝙡𝙡𝙤𝙬𝙚𝙧 16
#وانشات #والپیپر #فیک #کیوت #بی_تی_اس #بلک_پینک #نامجون #جین #جیهوپ #شوگا #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #جنی #لیسا #رزی #جیسو
#اهنگ #موسیقی #فیک_چت
𝙥𝙖𝙧𝙩 𝙤𝙣𝙚
جینا ویو»
از اون روز متنفرم. از روزای بارونی متنفرم.از پسرا متنفرم. از مدرسه متنفرم. و این حسا تا اخرش توی زندگی من نقش دارن.
همه ی اینا مربوط میشه به یکسال پیش از خودم متنفر میشم وقتی اینارو به یاد میارم
فلش بک«یکسال پیش»
جینا:جونگکوک نکن دیگه مردم از بس قلقلکم دادی( با خنده)
کوک:حقته.تا تو باشی هرچی ددیت گفت بگی چشم
جینا:باشه باشه غلط کردم( با خنده )
کوک:دفعه بعدی بخششی نیست
جینا:واییی باشه بابا
کوک:حالا لپم و بوس کن تا ببخشمت
جینا:باشه تا اومدم لپشو بوس کنم اونم صورتشو برگردوند و اروم لبای یخ زدش رو روی لبام گذاشت و اروم مک میزد
جینا:کوکیییییییییی خیلی بدیییییییییییی
کوک:من بدم؟
جینا:عررررر
:کوک واسا بینم بغلش کردم و سرش و بوس کردم
«فردای اون روز»
از زبان جینا
من و کوک باهم زندگی میکردیم باهم میرفتیم مدرسه حتی قراره یک ماه دیگه بیاد خواستگاریم ولی مامان و بابام گفتن جونگکوک ادم خطرناکیه دوست نداریم باهاش باشی برای همین از خونه پرتم کردن بیرون
خودمم برام عجیب بود که چجوریه که یه ادم عادی یه عمارت بزرگ داشته باشه
کلی خدمتکار
هرشب مهمونی کاری داشته باشه
تو اتاق کاریش هیچکس نمیتونه بیاد
عجیبه.
دوست ندارم ارش بپرسم احساس خوبی به این سوالا ندارم
دیدم نزدیکای ساعت ۸شبه که از صدای زیر زمین و صدای شلیک و جیغ و گریه میاد
اروم با تمام ترس و لرزی که داشتم
به زیرزمین رفتم
لای در و کمی با کردم
از صحنه ای که دیدم پاهام سست شد
دستام و جلو دهنم گرفتم تا جیخ نزنم و اروم گریه میکردم.
پایان پارت اول
شرایط و کم میزارم چون اولین فیکه
اول بگین بینم ادامه بدم؟
شرایط:
𝙡𝙞𝙘𝙠 10
𝙘𝙖𝙢𝙚𝙣𝙩 20
𝙛𝙤𝙡𝙡𝙤𝙬𝙚𝙧 16
#وانشات #والپیپر #فیک #کیوت #بی_تی_اس #بلک_پینک #نامجون #جین #جیهوپ #شوگا #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #جنی #لیسا #رزی #جیسو
#اهنگ #موسیقی #فیک_چت
۴.۴k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.