♪Sword of Destiny♪(part 5)
●اقیانوسی در عمق چشمانش🌊
# پارت_ 5❤️🩹
+ اون زندست....سعیمو میکنم
اقایه وینسل بت یه لبخند کوتاه رفت بیرون بعد خوردن کمی از غذا خدمتکار تو اتاق برد اروم بلند شدم و جلو چمدون های سیاه زانو زدم بازش کردم...اونا چند تا از ادکلن ها و زیورالاتم رو با لباس های بیرونیم و راحتیم اورده بودن معلومه به چیزه دیگه ایدست نزدن منم تا تئودور بیاد اینجا موندگارم یه تیشرت سفید راحت برداشتم و شلوار راحتیه سیاهی پوشیدم شونم رو برداشتم رویه صندلیه مخمل سیاه جلو اینه توالت نشستم و شروع کردم شونه کردن موهام و ریختم یک طرف و اروم شونه میکردمشون... الان اگر اینجا بود خودش موهام رو شونه میکرد. به ادکلن هایه جلویه اینه نگاه میکنم و شونه رو میزارم جلو اینه و یکیشونو برمیدارم و بازش میکنم و عطرش تویه اتاق پر میشه چشمام رو میبندم و نفس میکشم...انگار تویه آغوشش غرق شدم
اروم درش رو میبندم و سرجاش میگذارم به پانسمان کوچیکه سمت راسته پیشونیم خیره میشم و اروم فشارش میدم که درد بدی تویه سرم میپیچه و اخ کوتاهی میگم و سریع بلند میشم. اروم رویه تخت دراز میکشم و سر رویه بالشتش میگذارم و روتختی که همیشه روش بود رو رویه خودم میکشم .داشتم به فردا فکر میکردم که پلک هام اروم رویه هم رفتن
(فردا صبح)
زمان:ساعت⁰⁸:³⁰ دقیقه صبح
با صدای یکی از خدمت کار هم بیدار شدم
£خانم اقا گفتن تویه جلسه امروز شما هم باید حضور داشته باشید
اروم چشمام رو که باز کردم نگاهش کردم
+من چرا
£به عنوان نامزد و همه کاره ارباب جوان
+الان میرم
با اینکه نمیدونستم چخبره اما از جام بلند شدم و تخت رو مرتب کردم سمت سرویس رفتم و صورتم رو شستم پیراهن سیاه رنگ بارونی طور رو پوشیدم چون ممکن بود بیرون برم. کوتاه موهام رو شونه زدم چون بهم نریخته بود. گردنبند یاقوت سرخ ظریفی که برام خریده بود رو گردنم انداختم دستبندم رو رویه دستم درست کردم این هم یادگاری اون بود. کمی از ادکلنم میزنم و کیف سیاهم رو میپوشم چون از پشت پرده هم میتونستم ببینم هوا بارونیه بوت هایه ساق بلندم رو پوشیدم و از بله ها رفتم پایین به سمت سالن سمت راست پذیرایی رفتم وارد اتاق سفیدی که قبلا از تئودور شنیده بودم برای قرار داد هاست شدم. اتاق رو برنداز کردم دیوارایه سفید با طرح هایه سلطنتی طلایی و مبلمان سیاه رنگه سلطنتی که دو مرده جوان و یک مرده میان سال میونه اون ها نشسته بودند و همه کت شلوار های سیاه و پیراهن های سفید به تن داشتن بلند شدند
∆ کاترین دویینتر نامزد پسر دومم کریستوف وموکل تمام کار هایه پسرم در نبودش
مرد ها بلند شدند از قیافه اون ها معلوم بود ایتالیایی هستن. لوکاس رو کنار پدرش دیدم که اخمش با ورود من غلیظ تر شد
£Piacere di vederla, signora
(از دیدنتون خوش حالم بانوی جوان)
+Grazie
(متشکرم)
∆ ایشون اقای گانتر هستند از شرکت داران بزرگ ایتالیا و این دو مرد جوان پسر هاشون هستن.
سعی دارم لبخند بزنم . دستکش هایه سیاهم رو به اروم دست میکنم.
£Possiamo consegnare la merce ai vostri clienti al porto di Roma
(ما می تونیم محموله رو در بندر رم به مشتریان شما تحویل بدیم)
به خاطر ارتباطم با آقایه وینسل و کار هاشون چندین زبان مختلف رو بلد بودم و اون ها داشتن ایتالیایی حرف میزدن
∆Acquisto non trovato
Mando mio figlio e mia nuora
(خریدار پیدا نشده
من پسر و عروسم رو می فرستم)
£OK
از نگاه پسرش که سمت چپش نشسته بود اصلا خوشم نمیومد . موهای بلوند و چشمایه سیاهی داشت و پوسته برنزه ای داشت و نیشخنده چندشتی رویه لباش بود.
•Sembra che gli occhi di tuo figlio stiano andando fuori strada
(گویا چشمای پسرتون زیادی هرز میره)
£Cos'hai detto, giovanotto?
(چی فرمودین مرده جوان؟)
+Frainteso
(سو تفاهم شده)
# پارت_ 5❤️🩹
+ اون زندست....سعیمو میکنم
اقایه وینسل بت یه لبخند کوتاه رفت بیرون بعد خوردن کمی از غذا خدمتکار تو اتاق برد اروم بلند شدم و جلو چمدون های سیاه زانو زدم بازش کردم...اونا چند تا از ادکلن ها و زیورالاتم رو با لباس های بیرونیم و راحتیم اورده بودن معلومه به چیزه دیگه ایدست نزدن منم تا تئودور بیاد اینجا موندگارم یه تیشرت سفید راحت برداشتم و شلوار راحتیه سیاهی پوشیدم شونم رو برداشتم رویه صندلیه مخمل سیاه جلو اینه توالت نشستم و شروع کردم شونه کردن موهام و ریختم یک طرف و اروم شونه میکردمشون... الان اگر اینجا بود خودش موهام رو شونه میکرد. به ادکلن هایه جلویه اینه نگاه میکنم و شونه رو میزارم جلو اینه و یکیشونو برمیدارم و بازش میکنم و عطرش تویه اتاق پر میشه چشمام رو میبندم و نفس میکشم...انگار تویه آغوشش غرق شدم
اروم درش رو میبندم و سرجاش میگذارم به پانسمان کوچیکه سمت راسته پیشونیم خیره میشم و اروم فشارش میدم که درد بدی تویه سرم میپیچه و اخ کوتاهی میگم و سریع بلند میشم. اروم رویه تخت دراز میکشم و سر رویه بالشتش میگذارم و روتختی که همیشه روش بود رو رویه خودم میکشم .داشتم به فردا فکر میکردم که پلک هام اروم رویه هم رفتن
(فردا صبح)
زمان:ساعت⁰⁸:³⁰ دقیقه صبح
با صدای یکی از خدمت کار هم بیدار شدم
£خانم اقا گفتن تویه جلسه امروز شما هم باید حضور داشته باشید
اروم چشمام رو که باز کردم نگاهش کردم
+من چرا
£به عنوان نامزد و همه کاره ارباب جوان
+الان میرم
با اینکه نمیدونستم چخبره اما از جام بلند شدم و تخت رو مرتب کردم سمت سرویس رفتم و صورتم رو شستم پیراهن سیاه رنگ بارونی طور رو پوشیدم چون ممکن بود بیرون برم. کوتاه موهام رو شونه زدم چون بهم نریخته بود. گردنبند یاقوت سرخ ظریفی که برام خریده بود رو گردنم انداختم دستبندم رو رویه دستم درست کردم این هم یادگاری اون بود. کمی از ادکلنم میزنم و کیف سیاهم رو میپوشم چون از پشت پرده هم میتونستم ببینم هوا بارونیه بوت هایه ساق بلندم رو پوشیدم و از بله ها رفتم پایین به سمت سالن سمت راست پذیرایی رفتم وارد اتاق سفیدی که قبلا از تئودور شنیده بودم برای قرار داد هاست شدم. اتاق رو برنداز کردم دیوارایه سفید با طرح هایه سلطنتی طلایی و مبلمان سیاه رنگه سلطنتی که دو مرده جوان و یک مرده میان سال میونه اون ها نشسته بودند و همه کت شلوار های سیاه و پیراهن های سفید به تن داشتن بلند شدند
∆ کاترین دویینتر نامزد پسر دومم کریستوف وموکل تمام کار هایه پسرم در نبودش
مرد ها بلند شدند از قیافه اون ها معلوم بود ایتالیایی هستن. لوکاس رو کنار پدرش دیدم که اخمش با ورود من غلیظ تر شد
£Piacere di vederla, signora
(از دیدنتون خوش حالم بانوی جوان)
+Grazie
(متشکرم)
∆ ایشون اقای گانتر هستند از شرکت داران بزرگ ایتالیا و این دو مرد جوان پسر هاشون هستن.
سعی دارم لبخند بزنم . دستکش هایه سیاهم رو به اروم دست میکنم.
£Possiamo consegnare la merce ai vostri clienti al porto di Roma
(ما می تونیم محموله رو در بندر رم به مشتریان شما تحویل بدیم)
به خاطر ارتباطم با آقایه وینسل و کار هاشون چندین زبان مختلف رو بلد بودم و اون ها داشتن ایتالیایی حرف میزدن
∆Acquisto non trovato
Mando mio figlio e mia nuora
(خریدار پیدا نشده
من پسر و عروسم رو می فرستم)
£OK
از نگاه پسرش که سمت چپش نشسته بود اصلا خوشم نمیومد . موهای بلوند و چشمایه سیاهی داشت و پوسته برنزه ای داشت و نیشخنده چندشتی رویه لباش بود.
•Sembra che gli occhi di tuo figlio stiano andando fuori strada
(گویا چشمای پسرتون زیادی هرز میره)
£Cos'hai detto, giovanotto?
(چی فرمودین مرده جوان؟)
+Frainteso
(سو تفاهم شده)
۴.۴k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.