مافیا ها
مافیا ها
پارت۹
هیونجین:فوریه؟
لینو:اره باید یکیو ... کنیم
ا/ت:چی کنید چرا نگفتی؟
هیونجین:شما برید ماهم بریم وقتی برگشیم بهت میگم
ا/ت:باشه،اوففف
همه:بای
ویو هیونجین:
وقتی دیدم ا/ت این سوالو پرسید باز استرس گرفتم بحس و عوض کردم و رفتیم
هیونجین:یا کیو باید بک*شی*م
فیلیکس:قرار نیست کسی رو بکشیم،ولی باید با رئیس گروه مافیا سیاه ها قرارداد ببندی
هیونیجین:چیی؟بنگ چان؟؟؟عمراااا
(خب بنگ چان یکی از ثروت مند و باهوش ترین فرد هست ولی هیونجین از اون بهتره و رابطه خوبی ندارن و همیشه تو چالشن و هیونجین
تونسته بود ۵۰ درصد شرکت رو بدست اوره"منظورم اگه رئیس اصلی شون بمیره هیونجین میتونه جای اون باشا" و این باعث شده بود به هیونجین حسودی کنه و تصمیم گرفته که هیونجین رو به چالش بگیره )
فیلیگس:ولی باید بریم
هیونیجین: حالا قرار داد چی هست؟
لینو:بنگ چان فهمیده که ۵۰ درصد شرکت مال تو شده و میخاد با تو یه قرار داد ببنده یعنی منظورم چالش
هیونیجن:چالش چی؟؟
همه:نمیدونیم
ویو هیونجین:
رفتیم اوتاق رئیس خیلی عصبانی بودم وقتی بنگ چان رو هم که دیدم بیشتر عصبانی شدم ولی به روم نیاوردم
(رئیس رو با = نشون میدم)
=خب خوش امدید
هیونجین و چان:ممنون
=خب از اونجایی که هیونجین کارش و بهتر از همه انجام میده و یه لیدر خوبی هست برای همین ۵۰ درصد کشور رو بهش دادم ولی بنگ چان هم کارش خوبه و برای بنگ چان ۲۰ درصد میدم ولی یه چالشی میخوام برید باید قمار بازی کنید
هرکی برد اون میتونه بعد از من رئیس این شرکت بشه
حالا هیونجین و بنگ چان شما دوتا بازی میکنید و الان برید و روز یکشنبه بیاید(مثلا پنجشنبه هست😂)
همه:چشم
بنگ چان:هر چقدر میخای تلاش کن ولی نمیتونی منو شکست بدی
هیونجین:خواهیم دید😎
^^^^فردا^^^^
ویو ا/ت:
از خواب مثل همیشه بیدار شدم رفتم پایین دیدم خدمت کارا صوبحونه رو حاضر میکنن و نانسی هم داره با جودانته حرف میزنه وقتی منو دید زود قطع کرد
ا/ت:مزاحم شدم؟
نانسی:ن بابا،میخواست بره بیرون کار داشت برای همین قطع کردم
ا/ت:اوکی
لی:عزیزم ا/ت برو به اقای کیم و اقای هوانگ بگو بیان
وقتی این حرفو زد یاد اون روز افتادم و گفتم:یعنی اگه دباره برم و باز لخت باشه چی؟؟ اهه چرت و پرت نگو ،نه نمیگم وایی خیلی جذابه فکر نمیکردم هیونجین یه بدن سفیدی داشته باشه ولی ته چی ؟؟اگه فک کنه به هم علاقه داریم چی؟؟ایی اصلا من نمیرم(تو ذهنش میگه)(و من زیاد تو نوشتن اسمات خوب نستم اینو بگم)
ا/ت:نانسی تو برو
نانسی:باشه
داشتیم صوبحونه میخوریدم
نانسی: کی رو ......کردید؟(منظورش کی رو کشتید)
هیونجین:نکردیم جلسه بود اونجوری گفتن تا زود بریم
ا/ت:یا تروخدا شغلت و بم بگو پیلیززز
هیونیجن:سنت خیلی کمه اگه بگم بد برداشت میکنی
بعدا میگم
ا/ت:یا نکنه مافیایی که مخفی میکنی؟
ته:چیی؟؟(با استرس)
ا/ت:خخخ شوخی کردم عمرا با یه مافیا تو خونه بمونم
همه:😂😂😂
ویو ته:
وقتی ا/ت این حرفو گفت خیلی ترسیدم فکر کردم فهمیده ولی شیطون شوخی میکرد و خندیدیم
شرط
۵ تا لایک
۵ تا کامنت
پارت۹
هیونجین:فوریه؟
لینو:اره باید یکیو ... کنیم
ا/ت:چی کنید چرا نگفتی؟
هیونجین:شما برید ماهم بریم وقتی برگشیم بهت میگم
ا/ت:باشه،اوففف
همه:بای
ویو هیونجین:
وقتی دیدم ا/ت این سوالو پرسید باز استرس گرفتم بحس و عوض کردم و رفتیم
هیونجین:یا کیو باید بک*شی*م
فیلیکس:قرار نیست کسی رو بکشیم،ولی باید با رئیس گروه مافیا سیاه ها قرارداد ببندی
هیونیجین:چیی؟بنگ چان؟؟؟عمراااا
(خب بنگ چان یکی از ثروت مند و باهوش ترین فرد هست ولی هیونجین از اون بهتره و رابطه خوبی ندارن و همیشه تو چالشن و هیونجین
تونسته بود ۵۰ درصد شرکت رو بدست اوره"منظورم اگه رئیس اصلی شون بمیره هیونجین میتونه جای اون باشا" و این باعث شده بود به هیونجین حسودی کنه و تصمیم گرفته که هیونجین رو به چالش بگیره )
فیلیگس:ولی باید بریم
هیونیجین: حالا قرار داد چی هست؟
لینو:بنگ چان فهمیده که ۵۰ درصد شرکت مال تو شده و میخاد با تو یه قرار داد ببنده یعنی منظورم چالش
هیونیجن:چالش چی؟؟
همه:نمیدونیم
ویو هیونجین:
رفتیم اوتاق رئیس خیلی عصبانی بودم وقتی بنگ چان رو هم که دیدم بیشتر عصبانی شدم ولی به روم نیاوردم
(رئیس رو با = نشون میدم)
=خب خوش امدید
هیونجین و چان:ممنون
=خب از اونجایی که هیونجین کارش و بهتر از همه انجام میده و یه لیدر خوبی هست برای همین ۵۰ درصد کشور رو بهش دادم ولی بنگ چان هم کارش خوبه و برای بنگ چان ۲۰ درصد میدم ولی یه چالشی میخوام برید باید قمار بازی کنید
هرکی برد اون میتونه بعد از من رئیس این شرکت بشه
حالا هیونجین و بنگ چان شما دوتا بازی میکنید و الان برید و روز یکشنبه بیاید(مثلا پنجشنبه هست😂)
همه:چشم
بنگ چان:هر چقدر میخای تلاش کن ولی نمیتونی منو شکست بدی
هیونجین:خواهیم دید😎
^^^^فردا^^^^
ویو ا/ت:
از خواب مثل همیشه بیدار شدم رفتم پایین دیدم خدمت کارا صوبحونه رو حاضر میکنن و نانسی هم داره با جودانته حرف میزنه وقتی منو دید زود قطع کرد
ا/ت:مزاحم شدم؟
نانسی:ن بابا،میخواست بره بیرون کار داشت برای همین قطع کردم
ا/ت:اوکی
لی:عزیزم ا/ت برو به اقای کیم و اقای هوانگ بگو بیان
وقتی این حرفو زد یاد اون روز افتادم و گفتم:یعنی اگه دباره برم و باز لخت باشه چی؟؟ اهه چرت و پرت نگو ،نه نمیگم وایی خیلی جذابه فکر نمیکردم هیونجین یه بدن سفیدی داشته باشه ولی ته چی ؟؟اگه فک کنه به هم علاقه داریم چی؟؟ایی اصلا من نمیرم(تو ذهنش میگه)(و من زیاد تو نوشتن اسمات خوب نستم اینو بگم)
ا/ت:نانسی تو برو
نانسی:باشه
داشتیم صوبحونه میخوریدم
نانسی: کی رو ......کردید؟(منظورش کی رو کشتید)
هیونجین:نکردیم جلسه بود اونجوری گفتن تا زود بریم
ا/ت:یا تروخدا شغلت و بم بگو پیلیززز
هیونیجن:سنت خیلی کمه اگه بگم بد برداشت میکنی
بعدا میگم
ا/ت:یا نکنه مافیایی که مخفی میکنی؟
ته:چیی؟؟(با استرس)
ا/ت:خخخ شوخی کردم عمرا با یه مافیا تو خونه بمونم
همه:😂😂😂
ویو ته:
وقتی ا/ت این حرفو گفت خیلی ترسیدم فکر کردم فهمیده ولی شیطون شوخی میکرد و خندیدیم
شرط
۵ تا لایک
۵ تا کامنت
۱۵.۴k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.