با من باش
پارت سوم
عه اون پسره که تو بیمارستان بود
جواب دادم
«مکالمه جیمین و ا/ت»
ا/ت:الوو
جیمین:الوو سلام خوبی
ا/ت با صدا لرزون:خو..خوبم..توچطو....ری
جیمین:چرا صدات میلرزه چیزی شده اگه چیزی شده میتونی راحت به من بگی
ا/ت:دوست.....پسرم با.....دوستم بهم.....خیانت کرد
جیمین:چییی کدوم خری به دختری با همچنین زیبایی خیانت میکنه(خودشو زد به کوچه علی چپ 😂)
ا/ت:نمیدونم هقق هقق
جیمین:میدونم دارم زود صمیمی میشم ولی میخوای بیام دنبالت؟
ا/ت:ا...ا...اره م..ممنون میشم من تو خیابون.......
جیمین ویو
رفتم دنبالش و سواش کردم و با کلی خواهش و تمنا بردمش خونه خودم
یکم باهاش حرف زدم و ارومش کردم
ا/ت ویو
رفتم خونه جیمین
باهام حرف زد و آرومم کرد ناخودآگاه بغلش کردم
جیمین ویو
یهو اومد بغلم کرد منم محکم بغلش کردم
خیلی حالش خراب بود
ا/ت ویو
بغلش کردم رفتم بالا تر رو لبم رو گذاشتم رو لبش
خودم نمیدونم چرا این کارو کردم
جیمین ویو
آروم اومد بالا تر و لبش رو گذاشت روی لبم
شک بهم وارد شد
ولی وقتی به خودم اومد ته ته دلم یه خوشحالی عجیبی بود
وقتی ازم جدا شد از خجالت سرخ شده بود
عه اون پسره که تو بیمارستان بود
جواب دادم
«مکالمه جیمین و ا/ت»
ا/ت:الوو
جیمین:الوو سلام خوبی
ا/ت با صدا لرزون:خو..خوبم..توچطو....ری
جیمین:چرا صدات میلرزه چیزی شده اگه چیزی شده میتونی راحت به من بگی
ا/ت:دوست.....پسرم با.....دوستم بهم.....خیانت کرد
جیمین:چییی کدوم خری به دختری با همچنین زیبایی خیانت میکنه(خودشو زد به کوچه علی چپ 😂)
ا/ت:نمیدونم هقق هقق
جیمین:میدونم دارم زود صمیمی میشم ولی میخوای بیام دنبالت؟
ا/ت:ا...ا...اره م..ممنون میشم من تو خیابون.......
جیمین ویو
رفتم دنبالش و سواش کردم و با کلی خواهش و تمنا بردمش خونه خودم
یکم باهاش حرف زدم و ارومش کردم
ا/ت ویو
رفتم خونه جیمین
باهام حرف زد و آرومم کرد ناخودآگاه بغلش کردم
جیمین ویو
یهو اومد بغلم کرد منم محکم بغلش کردم
خیلی حالش خراب بود
ا/ت ویو
بغلش کردم رفتم بالا تر رو لبم رو گذاشتم رو لبش
خودم نمیدونم چرا این کارو کردم
جیمین ویو
آروم اومد بالا تر و لبش رو گذاشت روی لبم
شک بهم وارد شد
ولی وقتی به خودم اومد ته ته دلم یه خوشحالی عجیبی بود
وقتی ازم جدا شد از خجالت سرخ شده بود
۱۷.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.