پارت ۳
کوک گفت : یاااا چطور جرعت میکنی دستتو روی یونا بلند کنیییی ( با داد )
سولی : هق اما هق اون
کوک : هیسسسسس نمیخوام دیگه هیچی بشنوم
کوک میره بالا سر یونا : حالت خوبه ؟ جاییت اسیب ندیده ؟
یونا چشاش گرد شد و تو دلش زمزمه کرد :
یعنی این همون پسر قلدر مدرسه اس !
کوک : هویییی یونا با توعم
یونا : ها چی
کوک : پوففف
کوک رفت سمت یونا و بغلش کرد و برد تا پاهاش که زخمی شده بودن رو پانسمان کنه
یونا : آیییی درد دارههه
کوک : یکم تحمل کن دیگه تمومه
یونا : اییییی اصلا چرا ازم طرفداری کردی ؟
کوک : .......
یونا : یااااا با توعم
کوک پاهای یونا رو پانسمان کرد و بلند شد و گفت : حواست به خودت باشه سولی دختر قابل اعتمادی نیس
ویو کوک : باید به سولی اون دخترههه ی درس حسابی بدم که یادش بمونه نباید رو اموال من دست بلند کنه
تهیونگ (رفیق کوک) : هوی کوک
کوک : هااااان
تهیونگ : این درسه رو متوجه نمیشممم تو یاد گرفتیش ؟
کوک : وقتی تو نفهمیدی از من چه انتظاری دارییی یااا
ویو یونا : داشتم با تموم سرعت میدوییدم که خوردم به جین
با داد گفتم :
جین جینننن
جین (دوست یونا) : یاااا چته دختره ی جیغ جیغو
یونا : نمیدونی چه اتفاقی افتادددد
جین : پاهات چی شدههه
همون لحظه جین یونا رو بغل میکنه
جین : باید مواظب خودت باشییی دختره ی سر به هوا
یونا : باشهههه اوپا
ویو کوک : داشتم با ته جر و بحث میکردم که دیدم ی پسره یونا رو بغل کرده
یاااا چطور میتونه بهش دست بزنهههههه
ادامه میدم اگه لایکا زیاد باشه 🗿 لایک نکنی جیغ میزنم
سولی : هق اما هق اون
کوک : هیسسسسس نمیخوام دیگه هیچی بشنوم
کوک میره بالا سر یونا : حالت خوبه ؟ جاییت اسیب ندیده ؟
یونا چشاش گرد شد و تو دلش زمزمه کرد :
یعنی این همون پسر قلدر مدرسه اس !
کوک : هویییی یونا با توعم
یونا : ها چی
کوک : پوففف
کوک رفت سمت یونا و بغلش کرد و برد تا پاهاش که زخمی شده بودن رو پانسمان کنه
یونا : آیییی درد دارههه
کوک : یکم تحمل کن دیگه تمومه
یونا : اییییی اصلا چرا ازم طرفداری کردی ؟
کوک : .......
یونا : یااااا با توعم
کوک پاهای یونا رو پانسمان کرد و بلند شد و گفت : حواست به خودت باشه سولی دختر قابل اعتمادی نیس
ویو کوک : باید به سولی اون دخترههه ی درس حسابی بدم که یادش بمونه نباید رو اموال من دست بلند کنه
تهیونگ (رفیق کوک) : هوی کوک
کوک : هااااان
تهیونگ : این درسه رو متوجه نمیشممم تو یاد گرفتیش ؟
کوک : وقتی تو نفهمیدی از من چه انتظاری دارییی یااا
ویو یونا : داشتم با تموم سرعت میدوییدم که خوردم به جین
با داد گفتم :
جین جینننن
جین (دوست یونا) : یاااا چته دختره ی جیغ جیغو
یونا : نمیدونی چه اتفاقی افتادددد
جین : پاهات چی شدههه
همون لحظه جین یونا رو بغل میکنه
جین : باید مواظب خودت باشییی دختره ی سر به هوا
یونا : باشهههه اوپا
ویو کوک : داشتم با ته جر و بحث میکردم که دیدم ی پسره یونا رو بغل کرده
یاااا چطور میتونه بهش دست بزنهههههه
ادامه میدم اگه لایکا زیاد باشه 🗿 لایک نکنی جیغ میزنم
۶.۰k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.