𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛
𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛
𝙿𝚊𝚛𝚝⁴¹
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️
𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋
[جونگکوک ویو ]
صبح با درد شدیدی در ناحیه قفسه سینه ام بیدار شدم ...
چشم هایم را باز کردم و با جسم کوچک و چهره بانمک هایون مواجه شدم ...
سرش روی دستم سنگینی میکرد و سفت بغلم کرده بود ...
به آرامی جوری که بیدار نشود کمی تکان خوردم و چهره معصوم اما غرق در خوابش را نگاه می کردم ...
_راوی_
دخترک به آرامی پلک هایش را از هم فاصله داد و با لبخند شیرین عشقش مواجه شد ...
با تعجب بلند شد و دستی به سینه مردش کشید و گفت :یاع جونگکوکا بالاخره بهوش اومدیی؟
.........................................
دوباره با اون دستات منو نوازشم کن
دل من خونه بیا مست و خرابشم کن
بیا منو بساز دوباره
من با تو خوشم چون
دوباره با اومدنت همه جارو روشن کن
یه چیزی میگم بت شاید نکنی باورش
ولی مست چشات بودم من تا همین آخرش
یه چیزی بگم بخندی
یه چیزی میگم تو یه چی دیگه میفهمی
نمیگم بی رحمی
ولی فاز ورداشتی بی تردید
هرکی هم جز من از تو این رفتارارو میدید میترسید
منم بی تقصیر
توهم رفتارات نبود بی تاثیر...:)
_نوآزشدُ
.........................................
جونگکوک هایون را در آغوش گرفت و گفت :هایون جانم متاسفم اما ...
هایون :قضیه جیمین و سویا رو میدونم !
#Im_Monster
#Park_Jiyoon
𝙿𝚊𝚛𝚝⁴¹
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️
𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋
[جونگکوک ویو ]
صبح با درد شدیدی در ناحیه قفسه سینه ام بیدار شدم ...
چشم هایم را باز کردم و با جسم کوچک و چهره بانمک هایون مواجه شدم ...
سرش روی دستم سنگینی میکرد و سفت بغلم کرده بود ...
به آرامی جوری که بیدار نشود کمی تکان خوردم و چهره معصوم اما غرق در خوابش را نگاه می کردم ...
_راوی_
دخترک به آرامی پلک هایش را از هم فاصله داد و با لبخند شیرین عشقش مواجه شد ...
با تعجب بلند شد و دستی به سینه مردش کشید و گفت :یاع جونگکوکا بالاخره بهوش اومدیی؟
.........................................
دوباره با اون دستات منو نوازشم کن
دل من خونه بیا مست و خرابشم کن
بیا منو بساز دوباره
من با تو خوشم چون
دوباره با اومدنت همه جارو روشن کن
یه چیزی میگم بت شاید نکنی باورش
ولی مست چشات بودم من تا همین آخرش
یه چیزی بگم بخندی
یه چیزی میگم تو یه چی دیگه میفهمی
نمیگم بی رحمی
ولی فاز ورداشتی بی تردید
هرکی هم جز من از تو این رفتارارو میدید میترسید
منم بی تقصیر
توهم رفتارات نبود بی تاثیر...:)
_نوآزشدُ
.........................................
جونگکوک هایون را در آغوش گرفت و گفت :هایون جانم متاسفم اما ...
هایون :قضیه جیمین و سویا رو میدونم !
#Im_Monster
#Park_Jiyoon
۲.۳k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.