my attractive dady p35
+خب بیبی من دیگه باید برم یه سری کار دارم شبم دیر میام
_منم بیام باهات
+اصلاااا
_خو بزار بیام حوصلم سر میره
+نمیشه حرفشم نزن من بزارم تو باهام بیای
_ترووخداااااا
+پرو نشو دیگه نمیشه
_باشه ولی زود بیا خب من میترسم تنهایی
+باشه زود میام فقط نری بیرونااا وگرنه جفت پاهات قلم میشه مراقب خودتم باش تا من زود برگردم خدافظ
داشت میرفت که گفتم
_منو بغل نکردی
اومد سمتم و بغلم کرد و لبامو بوسید و بعد رفت (دختره عنتر) هوووف حوصلم سر میره تنهایی هم میترسم ایشششش رفتم یه فیلم ترسناک خوب انتخاب کردم و نگاه میکردم وااایییی چقدر ترسناکه جیغغغغ دیگه نمیتونم ببینم گوشی رو پرت کردم کنار و از ترس داشتم میمردم جونکوک هم نیست وایییی یهو صدای رعد برق اومد و بارون گرفت از ترس رفتم زیر پتو و بی قراری میکردم تا جونکوک بیاد دیگه از ترس گریم گرفته بود آخه یکی نیست بگه مرض داری فیلم ترسناک نگاه میکنی یهو دیدم در اتاق باز شد اولش ترسیدم گفتم شاید جنه ولی بعد از زیر پتو دراومدم دیدم نه جونکوکع بلند شدم و پریدم بغلش و سفت بغلش کردم
+چی شده بیبی
_ترسیدم(گریه)
+آخه واسه چی چرا گریه میکنی عزیزم ببینم چی شده
بغلم کرد گذاشتم رو تخت و خودشم نشست کنارم
_فیلم ترسناک دیدم ترسیدم بعد صدای رعد برق اومد و بارون زد خب آدم میترسه دیگه تو هم که نبودی من تک و تنها بودم
+اخییییی کیوت من(خنده)
_بغلم کن دیگه
+بیا اینجا کوچولوم
یهو دیدم بغلم کرد و منو گذاشت رو پاهاش
+نترس دیگه خب
_باشه نمیترسم
+بهت گفتم نیا باهام خودت گوش نکردی
_اگه نمیومدم که اینجوری هر روز کارم گریه بود خیلی بیشعوری
+دوباره بی ادبی(داد)
_گو خوردم
+این بار چندمه دارم میبخشمت(اخم و جدی)
_فک کنم هزارم جالب اینجاس هر دفعه هم میگی تکرار شد تنبیه میشی هیچوقت هم هیچ کاری نمیکنی(خنده)
+اع پس مث اینکه خیلی دوس داری تنبیه شی نه(پوزخند عصبی)
_نه دوس ندارم
+ولی برام مهم نیس دوس داری یا نه چون قراره تنبیه بشی تا یاد بگیری با ددیت درست حرف بزنی یهو رفت سمت لبام و کبود کبودشون کرد ...(اسمات)
_منم بیام باهات
+اصلاااا
_خو بزار بیام حوصلم سر میره
+نمیشه حرفشم نزن من بزارم تو باهام بیای
_ترووخداااااا
+پرو نشو دیگه نمیشه
_باشه ولی زود بیا خب من میترسم تنهایی
+باشه زود میام فقط نری بیرونااا وگرنه جفت پاهات قلم میشه مراقب خودتم باش تا من زود برگردم خدافظ
داشت میرفت که گفتم
_منو بغل نکردی
اومد سمتم و بغلم کرد و لبامو بوسید و بعد رفت (دختره عنتر) هوووف حوصلم سر میره تنهایی هم میترسم ایشششش رفتم یه فیلم ترسناک خوب انتخاب کردم و نگاه میکردم وااایییی چقدر ترسناکه جیغغغغ دیگه نمیتونم ببینم گوشی رو پرت کردم کنار و از ترس داشتم میمردم جونکوک هم نیست وایییی یهو صدای رعد برق اومد و بارون گرفت از ترس رفتم زیر پتو و بی قراری میکردم تا جونکوک بیاد دیگه از ترس گریم گرفته بود آخه یکی نیست بگه مرض داری فیلم ترسناک نگاه میکنی یهو دیدم در اتاق باز شد اولش ترسیدم گفتم شاید جنه ولی بعد از زیر پتو دراومدم دیدم نه جونکوکع بلند شدم و پریدم بغلش و سفت بغلش کردم
+چی شده بیبی
_ترسیدم(گریه)
+آخه واسه چی چرا گریه میکنی عزیزم ببینم چی شده
بغلم کرد گذاشتم رو تخت و خودشم نشست کنارم
_فیلم ترسناک دیدم ترسیدم بعد صدای رعد برق اومد و بارون زد خب آدم میترسه دیگه تو هم که نبودی من تک و تنها بودم
+اخییییی کیوت من(خنده)
_بغلم کن دیگه
+بیا اینجا کوچولوم
یهو دیدم بغلم کرد و منو گذاشت رو پاهاش
+نترس دیگه خب
_باشه نمیترسم
+بهت گفتم نیا باهام خودت گوش نکردی
_اگه نمیومدم که اینجوری هر روز کارم گریه بود خیلی بیشعوری
+دوباره بی ادبی(داد)
_گو خوردم
+این بار چندمه دارم میبخشمت(اخم و جدی)
_فک کنم هزارم جالب اینجاس هر دفعه هم میگی تکرار شد تنبیه میشی هیچوقت هم هیچ کاری نمیکنی(خنده)
+اع پس مث اینکه خیلی دوس داری تنبیه شی نه(پوزخند عصبی)
_نه دوس ندارم
+ولی برام مهم نیس دوس داری یا نه چون قراره تنبیه بشی تا یاد بگیری با ددیت درست حرف بزنی یهو رفت سمت لبام و کبود کبودشون کرد ...(اسمات)
۸.۸k
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.